غزل ۵۰ مولانا

 

۱ ای بِگِرفته از وَفا گوشه، کَرانْ چرا؟ چرا؟ بر منِ خَسته کرده‌یی روی‌گِرانْ چرا؟ چرا؟
۲ بر دِل من که جایِ توست، کارگَهِ وَفایِ تست هر نَفَسی هَمی‌زَنی، زَخمِ سِنانْ چرا؟ چرا؟
۳ گوهرِ نو به گوهری، بُرد سَبَق زِ مُشتری جان وجهان هَمی‌بَری جان و جهانْ چرا؟ چرا؟
۴ چَشمهٔ خِضْر و کوثری، زابِ حیاتْ خوش‌تری ز آتشِ هَجرِ تو مَنَم خُشک‌دهانْ چرا؟ چرا؟
۵ مِهرِ تو جان نَهان بُوَد، مُهرِ تو بی‌نشان بُوِد در دِل من زِ بَهرِ تو نَقش و نشانْ چرا؟ چرا؟
۶ گفت که جانِ جانْ مَنَم، دیدنِ جانْ طَمَع مَکُن ای بِنِموده رویِ تو صورتِ جانْ چرا؟ چرا؟
۷ ای تو به نورْ مُستّقِل، وِیْ زِ تو اَخترانْ خَجِل بَس دودلی میانِ دلْ زَ ابرِ گُمانْ چرا؟ چرا؟

#علیرضا_قربانی و عالیم قاسیموف  دانلود فایل

1 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *