مثنوی مولانا – دفتر چهارم – بخش ۲۴ – بازگردانیدنِ سُلیمان عَلَیْه‌السَّلام رَسولانِ بِلْقیس را به آن هَدیه‌ها که آورده بودند سویِ بِلْقَیس و دَعوت کردنْ بِلْقَیس را به ایمان و تَرکِ آفتابْ‌پَرَستی

 

۶۱۳ باز گردید ای رسولان خَجِل زَر شما را دلْ به من آرید دل
۶۱۴ این زَرِ من بر سَرِ آن زَر نَهید کوری تَنْ فَرْجِ اَسْتَر را دهید
۶۱۵ فَرْجِ اَسْتَر لایِق حَلْقهٔ زَراست زَرِّ عاشقْ رویِ زَردِ اَصْفَرست
۶۱۶ که نَظَرگاهِ خداوندست آن کَزْ نَظَراَنْدازِ خورشید است کان
۶۱۷ کو نَظَرگاه شُعاع آفتاب؟ کو نَظَرگاهِ خداوندِ لُباب؟
۶۱۸ از گرفتِ منْ زِ جانْ اِسْپَر کُنید گَرچه اکنون هم گرفتارِ مَنید
۶۱۹ مُرغِ فِتْنه‌ی ْدانه بر بامست او پَر گُشاده بَستهٔ دام است او
۶۲۰ چون به دانه داد او دل را به جان ناگرفته مَر وِرا بِگْرفته دان
۶۲۱ آن نَظَرها که به دانه می‌کُند آن گِرِه دان کو به پا بَرمی‌زَنَد
۶۲۲ دانه گَوید گر تو می‌دُزدی نَظَر من هَمی‌دُزدم زِ تو صَبر و مَقَر
۶۲۳ چون کَشیدَت آن نَظَر اَنْدر پِی‌اَم پَس بِدانی کَزْ تو من غافِل نی‌اَم

#دکلمه_مثنوی

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *