مثنوی مولانا - دفتر دوّم - بخش ۱۸ - تَتِمّهٴ قِصّهٴ مُفلِس

/
  645 گفت قاضی مُفْلِسی را وانِما گفت اینک اَهلِ زندانَت گُوا …

مثنوی مولانا - دفتر دوّم - بخش ۱۹ - مَثَل

  741 آن غریبی خانه می‌جُست از شِتاب دوستی بُردَ…

مثنوی مولانا - دفتر دوّم - بخش ۲۰ - مَلامَت کردنِ مَردمْ شخصی را که مادرش را کُشت به تُهْمَت

  778 آن یکی از خشمْ مادر را بِکُشت هم به زَخْمِ خَنْجر و هم زَ…

مثنوی مولانا - دفتر دوّم - بخش ۲۴ - حَسَد کردنِ حَشَم بر غُلامِ خاص

  1049 پادشاهی بَنده‌‌یی را از کَرَم بَرگُزی…

مثنوی مولانا - دفتر دوّم - بخش ۲۵ - کُلوخ اَنْداختنِ تشنه از سَرِ دیوار در جویِ آب

  1195 بر لبِ جو بوده دیواری بُلند بر سَرِ دیوارْ تشنه‌یْ دَر…

مثنوی مولانا - دفتر دوّم - بخش ۳۲ - تَتِمّۀ حَسَدِ آن حَشَم بر آن غُلامِ خاصِ سُلطان

  1564 قِصّهٔ شاه و امیران و حَسَد بر غُلامِ خاص و سُلطانِ خِ…

مثنوی مولانا - دفتر دوّم - بخش ۳۸ - پُرسیدنِ موسیٰ از حَقْ سِرِّ غَلَبهٔ ظالمان را

/
  1818 گفت موسیٰ ای کَریمِ کارْساز ای کِه یک دَمْ ذِکْرِ تو عُ…

مثنوی مولانا - دفتر دوّم - بخش ۴۰ - اِعْتماد کردن بر تَمَلُّق و وَفایِ خِرس

  1934 اَژدَهایی خرس را دَر می‌کَشید شیر مَردی رفت و فریادَش رَسید …

مثنوی مولانا - دفتر دوّم - بخش ۴۱ - گفتنِ نابینایِ سایِل کِه من دو کوری دارم

  1994 بود کوری کو هَمی‌گفت اَلْاَمان   من دو کوری دارم ای اَهلِ زمان …

مثنوی مولانا - دفتر دوّم - بخش ۵۱ - رَجْعَت به قِصّهٔ مَریض و عیادتِ پیغامبر عَلَیْهِ السَّلام

  2215 این عیادت از برای این صِله‌ست وین صِله از صد مَحَبَّت حامله‌س…

مثنوی مولانا - دفتر دوّم - بخش ۵۲ - گفتنِ شیخی اَبویَزید را که کعبه مَنَم، گِردِ من طَوافی می‌کُن

  2221 سویِ مکّه شیخِ اُمَّت بایَزید از برایِ حَجّ و عُمْره می‌دَو…

مثنوی مولانا - دفتر دوّم - بخش ۵۳ - حِکایَت

/
  2230 خانه‌یی نو ساخت روزی نو مُرید پیر آمد خا…

مثنوی مولانا - دفتر دوّم - بخش ۵۷ - حَمله بُردنِ سگ بر کورِ گدا

  2359 یک سگی در کویْ بر کورِ گدا حَمله می‌آوَرْد چون شیرِ وَغا …