نوشتهها
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۱۲ - داستانِ آن پادشاهِ جُهود که نَصرانیان را میکُشت از بَهرِ تَعَصُّب
5 دیدگاه ها
/
325
بود شاهی در جُهودانْ ظُلْمساز
دُشمنِ عیسی و نَصْرانیگُداز
326
…
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۱۳ - آموختنِ وزیرْ مَکرْ پادشاه را
339
او وزیری داشت گَبْر و عِشْوهدِه
کو بر آب از مَکْر بَربَستی گِرِه…
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۱۴ - تَلْبیسِ وَزیر با نَصارا
349
پَس بگویم من به سِرْ نَصرانیاَم
ای خدایِ رازدانْ میدانیاَم
…
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۱۵ - قَبول کردنِ نَصارا مَکْرِ وزیر را
364
صد هزاران مَردِ تَرسا سویِ او
اندک اندک جمع …
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۱۶ - مُتابِعَتِ نَصارا وزیر را
372
دل بِدو دادند تَرسایانْ تمام
خود چه باشد…
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۱۷ - قِصِّۀ دیدنِ خَلیفه لیلی را
410
گفت لیلی را خلیفه کان توی
کَزْ تو مَجنون شُد پَریشان و…
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۱۸ - بَیانِ حَسَدِ وزیر
440
آن وَزیرَک از حَسَد بودَش نِژاد
تا به باطِل…
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۱۹ - فَهْم کردنِ حاذِقانِ نَصارا مَکرِ وزیر را
449
هرکه صاحِبذوق بود از گفتِ او
لَذَّتی میدید و…
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۲۰ - پیغامِ شاهْ پنهانْ با وزیر
458
در میانِ شاه و او پیغامها
شاه را پنهان بِدو آرامها
…
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۲۱ - بیانِ دوازده سِبْط از نَصاری
462
قوم عیسی را بُد اَنْدَر دار و گیر
حاکِم…
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۲۲ - تَخْلیطِ وزیر در اَحْکامِ اِنْجیل
467
ساخت طوماری به نامِ هر یکی
نَقْشِ هر طومارْ دیگر مَسْلَکی
…
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۲۳ - در بَیانِ آن که این اِختِلافات در صورتِ رَوِش است، نی در حقیقتِ راه
504
او زِ یک رَنگیِّ عیسی بو نداشت
وَزْ مِزا…
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۲۴ - بیانِ خَسارتِ وزیر دَرین مَکْر
525
هَمچو شَهْ نادان و غافِل بُد وَزیر
پَنجه …
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۲۵ - مَکْرِ دیگر اَنْگیختنِ وزیر در اِضْلالِ قَوْم
553
مَکْرِ دیگر آن وزیر از خود بِبَست
وَعْظ را ب…
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۲۶ - دَفعْ گفتنِ وزیرْ مُریدان را
569
گفت هان ای سُخْرگانِ گفت و گو
وَعْظ و گفت…
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۲۷ - مُکَرَّر کردنِ مُریدانْ که خَلوَت را بِشْکَن
582
جُمله گفتند ای حکیمِ رَخنهجو
این فَریب و این جَفا با ما مگو
…
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۲۸ - جواب گفتنِ وزیر که خَلْوَت را نمیشِکَنَم
595
گفت حُجَّتهایِ خود کوتَهْ کُنید
پَند را در جان …
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۲۹ - اِعْتِراضِ مُریدانْ در خَلْوَتِ وزیر
599
جُمله گفتند ای وزیر اِنْکار نیست
گفتِ ما چون گف…
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۳۰ - نومید کردنِ وزیر مُریدان را از رَفْضِ خَلْوَت
647
آن وزیر از اَنْدَرون آواز داد
کِی مُریدان ا…
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۳۱ - وَلیعهد ساختنِ وزیرْ هر یک امیر را جُدا جُدا
654
وان گَهانی آن امیران را بِخوانْد
یک به…
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۳۲ - کشتنِ وزیر خویشتن را در خَلْوَت
666
بَعد ازان چِلْ روزِ دیگر دَر بِبَست
خویش …
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۳۳ - طَلَب کردنِ اُمَّتِ عیسی عَلَیهِ السَّلام از اُمَرا که ولیعهد از شما کدام است؟
673
بَعدِ ماهی گفت خَلْق ای مِهْتَران
از ام…
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۳۴ - مُنازِعَتِ اُمَرا در ولیعهدی
701
یک امیری زان امیران پیش رفت
پیشِ آن قوم…
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۳۶ - حِکایَتِ پادشاهِ جُهودِ دیگر، که در هَلاکِ دینِ عیسی سعی نِمود
744
بَعد ازین خونْریزِ دَرمان ناپذیر
کَنْدَر اُفتا…
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۳۸ - به سُخَن آمدنِ طِفْلْ در میانِ آتش و تَحریض کردنْ خَلْق را در افتادن به آتش
788
یک زنی با طِفْل آوَرْد آن جُهود
پیشِ آ…
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۴۵ - تَرجیح نَهادنِ شیرْ جَهْد و اِکْتساب را بر تَوکُّل و تَسلیم
917
گفت آری، گَر تَوکُّل رَهبر است
این سَبَب هم س…
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۶۰ - زیافتِ تأویلِ رَکیکِ مَگَس
1087
آن مگس بَر بَرگِ کاه و بَوْلِ خَر
هَمچو کَشتیبان…
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۱۶۳ - آتش اُفتادن در شهر به اَیّامِ عُمَر رَضِیَ اللهُ عَنْهُ
3721
آتشی اُفتاد در عَهدِ عُمَر
هَمچو چوبِ خُشک میخورْد او حَجَ…
مثنوی مولانا - دفتر اوّل - بخش ۱۷۲ - گفتنِ اَمیرُالْمؤمنین علی کَرَّمَ اللّهُ وَجْهَهُ با قِرْنِ خود که چون خَدو انداختی در رویِ من، نَفْسِ مَن جُنْبید و اِخْلاصِ عَمَل نَمانْد، مانِعِ کُشتنِ تو آن شُد
3989
گفت اَمیرُالْمؤمنین با آن جوان
که به هن…
مثنوی مولانا - دفتر دوّم - بخش ۱۴ - خاریدنِ روستایی به تاریکی شیر را، به ظَنِّ آنکه گاوِ اوست
505
روستایی گاو در آخُر بِبَست
شیرْ گاوَش خورْد و بر جایَش نِ…
مثنوی مولانا - دفتر دوّم - بخش ۱۵ - فُروختنِ صوفیانْ بَهیمهٔ مسافر را جِهَتِ سَماع
516
صوفییی در خانقاه از رَهْ رسید
مَرکَبِ خود ب…
مثنوی مولانا - دفتر دوّم - بخش ۷۷ - قِصّهٔ مُنافقان و مَسجدِ ضِرار ساختنِ ایشان
2833
یک مِثالِ دیگر اَنْدَر کَژْرَوی
شاید ا…
مثنوی مولانا - دفتر دوّم - بخش ۱۰۰ - کَشیدنِ موشْ مَهارِ شُتُر را و مُعْجَب شُدنِ موش در خود
3448
موشَکی در کَفْ مَهارِ اُشتُری
دَر رُبود و شُد رَوانْ او از مِ…
مثنوی مولانا -دفتر دوّم - بخش ۱۱۰ - جُستنِ آن درخت که هر کِه میوهٔ آن درخت خورَد، نَمیرد
3653
گفت دانایی برایِ داستان
که درختی هست در هِنْدوست…
مثنوی مولانا - دفتر دوّم - بخش ۱۱۵ - حیران شُدنِ حاجیانْ در کَراماتِ آن زاهِد که در بادیه تنهاش یافتند
3800
زاهِدی بُد در میانِ بادیه
در عِبادَت غَرقْ چون عَبّ…
مثنوی مولانا - دفتر سوّم - بخش ۲ - قِصّهٔ خورَندگانِ پیل بَچه از حرص و تَرکِ نصیحَتِ ناصِح
69
آن شَنیدی تو که در هِنْدوستان
دید دانایی گروهی دوستان
7…
مثنوی مولانا - دفتر سوّم - بخش ۸ - فَریفتنِ روستایی شهری را و به دعوت خواندنْ به لابِه و اِلْحاحِ بسیار
236
ای برادر بود اَنْدر مامَضی
شهرییی با روستایی آشنا
237
روس…
مثنوی مولانا - دفتر سوّم - بخش ۱۷ - نواختنِ مَجنون آن سگ را کی مُقیمِ کویِ لیلی بود
567
هَمچو مَجنونْ کو سگی را مینَواخت
بوسه…
مثنوی مولانا - دفتر سوّم - بخش ۱۹ - افتادنِ شَغال در خُمّ رنگ و رنگین شدن و دعویِ طاوسی کردن میانِ شَغالان
721
آن شَغالی رفت اَنْدَر خُمِّ رنگ
اَنْدَر آن خُم …
مثنوی مولانا - دفتر سوّم - بخش ۲۲ - دَعویِ طاوسی کردنِ آن شَغال که در خُمِ صَبّاغ اُفْتاده بود
766
وان شَغالِ رنگْرنگ آمد نَهُفت
بر بُناگوش…