مثنوی مولانا – دفتر سوّم – بخش ۷۲ – مُضْطَرب شُدنِ فَقیرِ نَذْر کرده به کَندنِ اَمْرود از درخت و گوشْمالِ حَقْ رَسیدن بی‌مُهْلَت

 

۱۶۷۳ پنج روز آن باد اَمْرودی نریخت ز آتَشِ جوعَش صَبوری می‌گُریخت
۱۶۷۴ بر سَرِ شاخی مُرودی چند دید باز صَبری کرد و خود را وا کَشید
۱۶۷۵ باد آمد شاخ را سَر زیر کرد طَبْع را بر خوردنِ آن چیر کرد
۱۶۷۶ جوع و ضَعْف و قُوَّتِ جَذْب و قَضا کرد زاهِد را زِ نَذْرَش بی‌وَفا
۱۶۷۷ چون که از اَمْرودْبُن میوه سُکُسْت گشت اَنْدَر نَذْر وعَهْدِ خویشْ سُست
۱۶۷۸ هم درآن دَمْ گوشْمالِ حَق رَسید چَشمِ او بُگْشاد و گوشِ او کَشید

#دکلمه_مثنوی

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *