مولوی‌نامه – جلد دوم – فصل چهارم: خاتمۀ گفتار

بیش از این پیرامن عقاید و افکار مولوی سخن گفتن و خامه فرسودن؛ و گنجینۀ اسرار نهفتۀ مکتب تصوّف و عشق و عرفان را سر گشودن و باز نمودن؛ این بنده را دستور نیست؛ حالی دنبالۀ گفتار را کوتاه و مولوی‌نامه را همین‌جا ختم می‌کنم

این مباحث تا بدین‌جا گفتنی است/ هرچه آید زین سپس بنهفتنی است
ور بگویی ور بکوشی صد هزار/ هست بیگار و نگردد آشکار 

***

بوکه فی ما بعد دستوری رسد/ نکته‌های گفتنی گفته شود
با بیانی کآن بود نزدیک‌تر/ زین بیانات دقیق مُستتر
راز جز با رازدان انباز نیست/ راز اندر گوش منکر راز نیست 

***

خداوند یگانۀ بی‌همتا و بخشندۀ دانای توانا را سپاسگزارم که این بندۀ ضعیف را اعطاه الله کتابه بیمناه و جعل آخرته خیرا من دنیاه یاری و رهبری فرمود تا کتاب عقاید و افکار مولوی را که به «مولوی‌نامه» نامیده‌ام و برحسب اشارت و عنایت حق‌تعالی شأنه آغاز شده بود به مدد توفیق او پایان یافت؛ و اگر از این پس نیز در این زمینه کرامتی دست بدهد تا ذیل و تتمه‌ای بر آن بیفزایم هم موقوف بر حکمت مشیت و هدایت و کارسازی او است انه علی کل شیء قدیر

این صدا در کوه دل‌ها بانگ کیست/ گه پر است از بانگ این که گه تهی است
هرکجا هست آن حکیم اوستاد[۱]/ بانگ او زین کوه دل خالی مباد 

 

پایان مولوی‌نامه

به تاریخ چهارشنبه دهم شهریورماه ۱۳۵۵ شمسی و ششم ماه مبارک رمضان ۱۳۹۶ قمری هجری و اول سپتامبر ۱۹۷۶ میلادی

جلال‌الدین همایی

سامحه الله برحمته و اذاقه حلاوة مغفرته بحق انبیائه و اولیائه و عباده الصالحین سلام الله علیهم اجمعین.

[۱] هرکجا هست او حکیم است اوستاد: نیکلسون.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *