مقدمه ولد نامه – نسب نامۀ خاندان سلطان ولد

نسب نامۀ خاندان سلطان ولد[۱]

نسب نامۀ خاندان سازندۀ کتاب تا آنجا که در این مقدمه به کار می‌آید چنین است: مولانای بزرگ سلطان العلماء بهاء الدّين محمد ولد بن جلال الدّین حسین بن احمد خطیبی بلخی، دو پسر و یک دختر داشت. پسر بزرگش علاء الدّين محمد و کوچکتر جلال الدّین محمد و دخترش فاطمه خاتون نام داشتند. فاطمه خاتون در بلخ در حبالۀ شوهری بود، از این رو با پدرش سفر نکرد و همانجا وفات نمود. مولانای كوچک جلال الدّین محمد بن بهاء الدّين ولد (۶۷۲-۶۰۴) سه پسر و يك دختر داشت. پسر بزرگش بهاء الدّين ولد معروف به سلطان ولد (۷۱۲-۶۲۳) صاحب مثنوی حاضر است و پسر کوچکش علاء الدّین محمد یکسال کوچکتر از سلطان ولد بود و گویند که وی در قصد شمس تبریزی با گروه بی‌خبران همدست شد و دوازده سال پیش از رحلت پدرش وفات کرد. پسر سوم مظفرالدّین امیرعالم خوانده می‌شد و دختر ملکه خاتون نام داشت که او را افند و یوله یعنی خداوندگارزاده می‌گفتند. سلطان ولد و علاء الدّين محمد از دختر خواجه شرف الدّین لالای سمرقندی که گوهرخاتون نام داشت به وجود آمدند و مادر مظفرالدّین امیر عالم و ملکه خاتون زن دیگر مولانا بود به نام کراخاتون قونوی. سلطان ولد از فاطمه خاتون دختر شیخ صلاح الدّین زرکوب يك پسر و دو دختر داشت. پسرش امیر جلال الدّین عارف چلبی فریدون بود که در سال ۶۷۰ به دنیا آمد و دو دختر یکی عابده و دیگر عارفه نام داشتند و صاحب مقامات معنوی بودند و نیز سلطان ولد را دو سریت بود. از یکی چلبی شمس الدّین امیر عابد و از آن دیگر چلبی حسام الدّین امیر زاهد و چلبی واجد به وجود آمدند. پس سلطان ولد را چهار پسر بود: عارف چلبی، عابد چلبی، زاهد چلبی، واجد چلبی. چلبی امیر عارف که پسر سلطان ولد از دختر شیخ صلاح الدّین زرکوب و پس از پدرش خليفۀ وقت بود دو پسر و یک دختر داشت بدین نام ها: امیر عالم، امیر عادل، ملکه خاتون. پسر دیگر سلطان ولد به نام عابد چلبی که پنجمین تخت نشین این سلسله بود سه پسر داشت بدین نام ها: چلبی محمد، چلبی امیرعالم، چلبی شاه ملک.

————————–

[۱] . مأخذ این نسب نامه مقدمۀ مفصلی است بر یک مثنوی خطی که تاریخ کتابتش این است “چاشت یوم الربعاء سیوم شهر ذی القعده سنة احدی و عشرین و الف من الهجرة النبویة” و این نسخه که به نظر بنده صحیح تر از نسخه های متداول مثنوی آمد متعلق است به دوست محترم آقای احمد ثقفی اصفهانی، پس از این هر جا از مقدمۀ مثنوی چیزی نقل شود، مقصود همین مقدمه است نه آنچه مرحوم حاج ملازین العابدین شیروانی نوشته و در بعضی نسخه ها به چاپ رسیده یا آنچه در مثنوی های خطی و چاپی دیگر نوشته اند.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *