مقدمه ولد نامه – نظم و نثر این کتاب
کتاب حاضر به طوریکه اشاره کردیم دو بخش میشود: نظم و نثر. نثر این کتاب: عباراتی است که در مقدمه و سر فصل ها و عناوین دیده میشود و همگی ریختۀ خامۀخود سلطان ولد است. این بخش به نظر من در آثار ادبی، بسیار مهم و گران ارز است، چرا که عموماً ساده و بیتکلّف و غالب در نهایت پختگی و استواری نگاشته شده است و میتوان از میان آن ها نمونههای فراوان برای نثر فارسی درست و سلیس جدا کرد و برای تحقیق در سبک ها و شیوههای مختلف که در نثر فارسی قرن هفتم به کار بوده است مانند گلستان شیخ و جهانگشای جوینی و تذکرةالاولیاء عطّار و جوامع الحكایات و لباب الالباب عوفی و المعجم في معائیر اشعار العجم شمس قیس رازی و مرصاد العباد نجم الدّین دایه رازی و غیره که هر کدام سبکی ممتاز دارد، به نمونه های نثر این کتاب نیز باید توجه کامل داشت. نثرهای این کتاب یکدست و بیساختگی است. ما بدون اینکه قصد انتخاب داشته باشیم چند جمله از چند جای پیش چشم خوانندگان می آوریم تا از این قسمت هم غافل نباشند. از ص ۷ شرط است دو بار زائیدن آدمی را یکی از مادر و بار دیگر از تن و هستی خود. تن مثال بیضه است گوهر آدمی باید که در این بیضه مرغی شود از گرمی عشق و از تن بیرون آید و در جهان جاویدان جان که عالم لامکان است پرّان شود. از ص ۱۷۴ هر که را آن نور هست که فرشتگان را بود طین آدم او را از اسب نیفکند و نور خدا را در آدم بیند.
از ص ۱۸۳ مادر طعام و نان می خورد تا در او شیر می شود و در صورت شیر نان و گوشت را به طفل خود می خوراند. اگر عین نان و گوشت را در دهان او کند و بخوراند طفل در حال بمیرد. از ص ۳۰۱ اگر نادراً حق تعالی کسی را بی شیخ و استاد تعلیم دهد که الرحمن علم القرآن، بر او حکم نباشد که النادر لا حکم له و آن نادر هم برای آن آید که دیگران از وی بیاموزند و این چنین نادر پیش آن پختگان که پیر پرورند خام نماید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!