مثنوی مولانا – دفتر پنجم – بخش ۶۶ – قِصّهٔ قَوْمِ یونُس عَلَیْهِالسَّلام بَیان و بُرهانِ آن است که تَضَرُّع و زاری دافِع بَلایِ آسمانیست و حَق تَعالی فاعِلِ مُختاراست پَس تَضَرُّع و تَعْظیمْ پیشِ او مُفید باشد و فلاسفه گویند فاعِل به طَبْع است و به عِلَّت نه مُخْتار پَسْ تَضَرّعْ طبْع را نگَردانَد
۱۶۰۸ | قومِ یونُس را چو پیدا شُد بَلا | ابرِ پُر آتشْ جُدا شُد از سَما | |
۱۶۰۹ | بَرق میاَنْداخت میسوزید سنگ | ابرْ میغُرّید رُخ میریخت رَنگ | |
۱۶۱۰ | جُملگان بر بامها بودند شب | که پَدید آمد زِ بالا آن کُرَب | |
۱۶۱۱ | جُملگان از بامها زیر آمدند | سَر بِرِهنه جانِبِ صَحرا شُدند | |
۱۶۱۲ | مادرانْ بَچْگان بُرون اَنْداختند | تا همه ناله وْ نَفیر اَفْراختند | |
۱۶۱۳ | از نمازِ شام تا وَقتِ سَحَر | خاک میکردند بر سَر آن نَفَر | |
۱۶۱۴ | جُملگی آوازها بِگْرفته شُد | رَحْم آمد بر سَرِ آن قَوْمِ لُد | |
۱۶۱۵ | بَعدِ نومیدیّ و آهِ ناشِکِفت | اندکاندک ابر وا گشتن گرفت | |
۱۶۱۶ | قِصّهٔ یونُس درازاست و عَریض | وَقتِ خاک است و حَدیثِ مُسْتَفیض | |
۱۶۱۷ | چون تَضَرُّع را بَرِ حَقْ قَدْرهاست | وان بَها کان جاست زاری را کجاست؟ | |
۱۶۱۸ | هین امید اکنون میان را چُست بَند | خیز ای گِریَنده و دایم بِخَند | |
۱۶۱۹ | که بَرابَر مینَهَد شاهِ مَجید | اشک را در فَضْلْ با خونِ شهید |
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!