مولوینامه – جلد دوم – فصل چهارم: سبب تمایل درونی بشر به نغمههای موزون موسیقی
مولوی در بیان سبب تمایل درونی بشر به موسیقی و نغمات موزون، از اقوال و عقاید هر سه طایفۀ عرفا و فلاسفه و مؤمنان متشرع استفاده کرده و در داستان «ابراهیم ادهم» در دفتر چهارم مثنوی گفته است:
مقصود عالم «ذر» یعنی عالم اعیان ثابته و مرتبۀ تقرر ماهیات و ذاتیات اشیاء است؛ با اشاره به مسئلۀ عرفانی هبوط نفس ملکوتی انسان در قوس نزول، از دریای پاک احدیت و مقام شامخ ملاء اعلی، به جهان پست ناپاک سفلی طبع و طبیعت؛ که از آن معنی به خروج آدم از بهشت تمثیل و تعبیر شده است.
میگوید نغمات دلپذیر الحان موسیقی، و ترجیعات روحنواز سازوآواز خوش که آدمی را بیاختیار به سوی خود میکشاند، و روح را تازگی و نشاط و قدرت و قوت میبخشد، پرتوی است ضعیف و رقیقهیی اندک از موسیقی کلی روحانی عالم بالا، که چون به صورت سفلی جسمانی تنزل کرده است و با این نشئۀ آب و گل آمیخته، طبعاً تیره و گلآلود و ناصاف شده و از اثر اصلی روحانیاش کاسته است.
باوجوداین احوال باز میبینیم که از این بادۀ درد آلوده چه مستیها و چه شور و غوغاها میزاید «صاف اگر باشد ندانم چون کند».
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!