مثنوی مولانا – دفتر اوّل – بخش ۶۳ – رَسیدنِ خرگوش به شیر

 

۱۱۵۵ شیر اَنْدَر آتش و در خشم و شور دید کان خرگوش می‌آید زِ دور
۱۱۵۶ می‌دَوَد بی‌دَهْشَت و گُستاخْ او خشمگین و تُند و تیز و تُرْش‌رو
۱۱۵۷ کَزْ شِکَسته آمدنْ تُهمَت بُوَد وَزْ دلیری، دَفْعِ هر رَیْبَت بُوَد
۱۱۵۸ چون رسید او پیش‌تَر نزدیکِ صَف بانگ بَرزَد شیر‌ های ای ناخَلَف
۱۱۵۹ من که پیلان را زِ هم بِدْریده‌ام من که گوشِ شیرِ نَر مالیده‌ام
۱۱۶۰ نیمْ خرگوشی کِه باشد که چُنین اَمرِ ما را اَفْکَنَد او بر زمین؟
۱۱۶۱ تَرکِ خوابِ غَفلَتِ خرگوش کُن غُرِّۀ این شیر ای خَر، گوش کُن

#دکلمه_مثنوی

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *