مثنوی مولانا – دفتر چهارم – بخش ۸۱ – بَیانِ رَسول عَلَیْه السَّلام سَبَبِ تَفْضیل و اِخْتیار کردنِ او آن هُذَیْلی را به امیری و سَرلشکری بر پیران و کارْدیدگان

 

۲۱۵۸ حُکْمْ اَغْلب راست چون غالِب بَدند تیغ را از دَستِ رَهْ‌زَن بِسْتَدند
۲۱۵۹ گفت پیغامبر که ای ظاهِرِنِگَر تو مَبین او را جوان و بی‌هُنر
۲۱۶۰ ای بَسا ریشِ سیاه و مَرْد پیر ای بَسا ریشِ سپید و دلْ چو قیر
۲۱۶۱ عقلِ او را آزْمودَم بارها کرد پیری آن جوان در کارها
۲۱۶۲ پیر پیرِ عقل باشد ای پسر نه سپیدی مویْ اَنْدَر ریش و سَر
۲۱۶۳ از بِلیسْ او پیرتَر خود کَی بُوَد؟ چون که عَقلَش نیست او لاشَیْ بُوَد
۲۱۶۴ طِفْل گیرَش چون بُوَد عیسی نَفَس پاک باشد از غُرور و از هَوَس
۲۱۶۵ آن سپیدی مو دَلیلِ پُختگی‌ست پیشِ چَشمِ بَسته کِشْ کوتَه ‌تَگی‌ست
۲۱۶۶ آن مُقَلِّد چون نَدانَد جُز دلیل در عَلامَت جویَد او دایم سَبیل
۲۱۶۷ بَهرِ او گفتیم که تَدبیر را چون که خواهی کرد بُگْزین پیر را
۲۱۶۸ آن کِه او از پَردهٔ تَقْلید جَست او به نورِ حَق بِبیند آنچه هست
۲۱۶۹ نورِ پاکَش بی‌دَلیل و بی‌بَیان پوست بِشْکافَد دَر آیَد در میان
۲۱۷۰ پیشِ ظاهِربین چه قَلْب و چه سَره او چه داند چیست اَنْدَر قَوْصَره؟
۲۱۷۱ ای بسا زر سیه کرده به دود تا رَهَد از دَستِ هر دُزدی حَسود
۲۱۷۲ ای بَسا مس زَرْ اَنْدودِ به زَر تا فُروشَد آن به عقلِ مُخْتَصَر
۲۱۷۳ ما که باطِن‌بینِ جُمله‌یْ کشوریم دل بِبینیم و به ظاهِر نَنْگَریم
۲۱۷۴ قاضیانی که به ظاهِر می‌تَنَند حُکْم بر اَشکالِ ظاهِر می‌کُنند
۲۱۷۵ چون شهادت گفت و ایمانی نِمود حُکْمِ او مؤمن کُنند این قَوْمْ زود
۲۱۷۶ بَسْ مُنافِق کَنْدَرین ظاهِر گُریخت خونِ صَد مُؤمن به پنهانی بِریخت
۲۱۷۷ جَهْد کُن تا پیرِ عقل و دین شَوی تا چو عقلِ کُلْ تو باطِن‌بین شَوی
۲۱۷۸ از عَدَم چون عقلِ زیبا رو گُشاد خِلْعَتَش داد و هزارَش نام داد
۲۱۷۹ کمترین زان نام‌هایِ خوش‌نَفَس این که نَبْوَد هیچ او مُحتاجِ کَس
۲۱۸۰ گَر به صورت وا نِمایَد عقلْ رو تیره باشد روزْ پیشِ نورِ او
۲۱۸۱ وَرْ مِثالِ اَحْمَقی پیدا شود ظُلْمَتِ شبْ پیش او روشن بُوَد
۲۱۸۲ کو زِ شَب مُظْلِم‌تَر و تاری‌تَرست لیکْ خُفّاش شَقی ظُلْمَت‌خَر است
۲۱۸۳ اندک اندک خوی کُن با نورِ روز وَرْنه خُفّاشی بِمانی بی‌فُروز
۲۱۸۴ عاشقِ هر جا شِکال و مُشکلی‌ست دُشمنِ هرجا چراغِ مُقْبلی‌ست
۲۱۸۵ ظُلْمَتِ اِشکال زان جویَد دِلَش تا که اَفْزون‌تَر نِمایَد حاصِلَش
۲۱۸۶ تا تو را مشغولِ آن مُشکل کُند وَزْ نَهادِ زشتِ خود غافل کُند

#دکلمه_مثنوی

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *