مثنوی مولانا – دفتر سوّم – بخش ۱۷۳ – آدابُ الْمُسْتَمِعین وَالْمُریدین عِنْدَ فَیْضِ الْحِکْمَةَ مِنْ لِسانِ الشَّیخ

 

۳۶۰۳ بر مَلولان این مُکَرَّر کردن است نَزدِ من عُمرِ مُکَرَّر بُردن است
۳۶۰۴ شمع از بَرقِ مُکَرَّر بَر شود خاکْ از تابِ مُکَرَّر زَر شود
۳۶۰۵ گَر هزاران طالِبَند و یک مَلول از رِسالَت باز می‌مانَد رَسول
۳۶۰۶ این رَسولانِ ضَمیرِ رازگو مُسْتَمِع خواهند اِسْرافیلْ‌خو
۳۶۰۷ نَخْوَتی دارند و کِبْری چون شَهان چاکَری خواهند از اَهْلِ جهان
۳۶۰۸ تا اَدَبْ‌هاشان به جاگَهْ ناوَری از رِسالَتْشان چگونه بَر خَوری؟
۳۶۰۹ کِی رَسانَند آن اَمانَت را به تو تا نباشی پیشَشان راکِعْ دوتو؟
۳۶۱۰ هر اَدَبْشان کِی هَمی‌آید پَسَند کآمَدند ایشان زِ ایوانِ بُلند؟
۳۶۱۱ نه گِدایانَند کَزْ هر خِدمَتی از تو دارند ای مُزَوِّر مِنَّتی
۳۶۱۲ لیکْ با بی‌رَغْبَتی‌ها ای ضَمیر صَدْقهٔ سُلطان بِیَفْشان وا مَگیر
۳۶۱۳ اسبِ خود را ای رَسولِ آسْمان در مَلولان مَنْگَر و اَنْدَر جهان
۳۶۱۴ فَرُّخ آن تُرکی که اِسْتیزه نَهَد اَسبَش اَنْدَر خَنْدقِ آتش جَهَد
۳۶۱۵ گرم گرداند فَرَس را آن چُنان که کُند آهنگِ اوجِ آسْمان
۳۶۱۶ چَشم را از غَیْر و غیرت دوخته هَمچو آتشْ خُشک و تَر را سوخته
۳۶۱۷ گَر پَشیمانی بَرو عَیْبی کُند آتش اوَّل در پَشیمانی زَنَد
۳۶۱۸ خودْ پَشیمانی نَرویَد از عَدَم چون بِبینَد گرمیِ صاحِبْ‌قَدَم

#دکلمه_مثنوی

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *