مثنوی مولانا – دفتر سوّم – بخش ۲۰۶ – تفسیرِ یا جِبالُ اَوِّبی مَعَهُ وَالطَّیْرَ

 

۴۲۶۹ رویِ داوود از فَرَش تابان شُده کوه‌ها اَنْدَر پِی اَش نالان شُده
۴۲۷۰ کوه با داوود گشته هم رَهی هردو مُطربْ مَست در عشقِ شَهی
۴۲۷۱ یا جِبالُ اَوِّبی اَمر آمده هر دو هم‌آواز و هم‌پَرده شُده
۴۲۷۲ گفت داوودا تو هِجْرت دیده‌یی بَهرِ من از هم دَمان بُبْریده‌یی
۴۲۷۳ ای غَریبِ فَردِ بی‌مونِس شُده آتشِ شوق از دِلَت شُعله زده
۴۲۷۴ مُطربان خواهیّ و قَوّال و نَدیم کوه‌ها را پیشَت آرَد آن قدیم
۴۲۷۵ مُطرب و قَوّال و سُرنایی کُند کُهْ به پیشَت بادْپیمایی کُند
۴۲۷۶ تا بِدانی ناله چون کُهْ را رَواست بی‌لب و دَندان وَلی را ناله‌هاست
۴۲۷۷ نَغمهٔ اَجْزایِ آن صافی‌جَسَد هر دَمی در گوشِ حِسَّش می‌رَسَد
۴۲۷۸ هم نِشینان نَشْنَوند او بِشْنود ای خُنُک جان کو به غَیْبَش بِگْرَوَد
۴۲۷۹ بِنْگَرَد در نَفْسِ خود صد گفت و گو هم نِشینِ او نَبُرده هیچ بو
۴۲۸۰ صد سوآل و صد جواب اَنْدَر دِلَت می‌رَسَد از لامَکان تا مَنْزِلَت
۴۲۸۱ بِشْنَوی تو نَشْنَود زان گوش‌ها گَر به نزدیکِ تو آرَد گوش را
۴۲۸۲ گیرم ای کَر خود تو آن را نَشْنَوی چون مِثالَش دیده‌یی چون نَگْرَوی؟

#دکلمه_مثنوی

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *