مثنوی مولانا – دفتر سوّم – بخش ۴۲ – جوابِ فرعونْ موسیٰ را و وَحی آمدنْ موسیٰ را عَلَیْهِ‌السَّلام

 

۱۰۹۱ گفت نه نه مُهْلَتم باید نَهاد عِشوه‌ها کَم دِهْ تو کَم پِیْمایْ باد
۱۰۹۲ حَق تَعالیٰ وَحی کَردَش در زمان مُهْلَتَش دِهْ مُتَّسِع مَهْراس ازان
۱۰۹۳ این چِهِل روزَش بِدِه مُهْلَت به طَوْع تا سِگالَد مَکْرها او نوعْ نوع
۱۰۹۴ تا بِکوشَد او که نی من خُفته‌ام تیز رو گو پیشِ رَهْ بِگْرفته‌ام
۱۰۹۵ حیله‌هاشان را همه بَرهَم زَنَم و انچه اَفْزایَند من بر کَم زَنَم
۱۰۹۶ آب را آرَند من آتش کُنم نوش و خوش گیرند و من ناخَوش کُنم
۱۰۹۷ مِهْر پیوندند و منْ ویران کُنم آن که اَنْدَر وَهْم نارَند آن کُنم
۱۰۹۸ تو مَتَرس و مُهْلَتَش دِهْ دُم‌دراز گو سِپَه گِرد آر و صد حیله بِساز

#دکلمه_مثنوی

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *