رباعی ۱۶۳۶ مولانا
گفتم که تویی میْ و مَنَم پیمانه | من مُردهاَم و تو جانی و جانانه | ||
اکنون بگشا در وفا، گفت خموش | دیوانه کسی رها کند در خانه؟ |
به تو گفتم که تو همانند می و شراب هستی و منم همانند پیمانه ای که می در آن ریخته می شود. من همانند یک جسد مرده هستم و تو جان و محبوب هستی.
با این اوصاف اکنون در وفا را به روی من بگشا، او پاسخ داد: خاموش باش، آیا هیچ کسی دیوانه ای را در خانۀ خود رها می کند؟
در اینجا دیوانه همان می است و خانه در واقع همان پیمانه می باشد. شاعر به مخاطب خود می گوید که من پیمانه و خانه وجودم را خالی کردم تا تو که همانند شراب و می هستی وارد آن شوی ولی مخاطب می گوید که ساکت شو و چنین درخواستی را مطرح نکن زیرا هیچ آدم عاقلی یک دیوانه را در خانه خودش رها نمی کند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!