مکتوبات مولانا – مکتوب ۵۹ – به تاج‌الدّین معتزّ سفارش نظام‌الدّین، داماد حسام‌الدّین چلبی

سعادت و اقبال صاحب اعظم، ملک الامرا، نظام الملکِ فخر عراق و خراسان، ناشر الخیرات، تاج الدّولة والدین ادام اللهُ عُلوَّهُ و تقبّل حسناته و اکرامه و فضّله علی کثیرٍ من عباده تفضیلاً دایم باد.
سلام و تحیّت و شکر بی‌حدّ و نهایت از این داعیِ مخلص مطالعه فرماید و آرزومندی به لقای عالم آرای همایونش هیچ حدّی ندارد جعلنا الله تعالی: اِخْوَاناً عَلَی سُرُرٍ مُّتَقَابِلِینَ[۱]، لطف‌ها که فرموده است در شرح نیاید. و آن بنای مبارک را خود چه گویم که چه نادره احسان فرموده است، بنی اللهُ تعالی له قصُوراً فی اَعلی الجنان[۲]، خود روح دیگر گرفت و ذوقِ دیگر دارد و گشادِ دیگر.
از حسن اعتقاد و نیّتِ پاک آن یگانۀ عالَم تقبّل الله منه[۳] پوشیده نباشد که نظام الدّین، از قدیم و از عهدِ طفلی، فرزند قرّة العیونِ این داعی بوده است و خاصّه که خویشی و پیوندی کرد با فخرالمشایخ، امین القلوب، جنید الوقت، قطب الزّمان، حسام الحقّ والدّین ادام اللهُ برکته و متّع العالمین بطول بقایه آن فرزندی که اوّل بود مضاعف شد و صد تُو شد. شب و روز آنچه دارد ایثارِ راه حق است و فدای فقرای راستین، و این سببِ دوامِ دولتِ آن یگانۀ عالَم، ملک الامراست. چشم می‌دارم که ملک الامرا او را بدان عنایت که لایقِ درویش‌نوازی و فقیرپروریِ شاهانۀ اوست، نظر فرماید تا این نوازش ملک الامرا گواهی باشد بر گوهرِ پاک و حالِ شریفِ فقیرپرورِ درویش‌نوازِ ملک الامرا و تحریض باشد خلق را بر خیر، که تربیت ملوکِ اهلِ خیر را تحریض کردن دیگران باشد بر خیر، و اهمال و اهانت کردنِ اهل خیر، فاتر کردن و بی‌رغبت کردن خلق باشد از خیرات.
فضیل ابن عیاض[۴]، که از مشاهیر مشایخ است رحمةُ الله علیه در ابتدای کار، راهزن بود. کاروانی زده بود و بازرگانان را بعضی کشته و بعضی را دست‌بسته و محبوس کرده و رخت‌های بازرگانان را می‌گشادند به خدمتِ فضیل و بر او عرضه می‌کردند. در جامه‌دانی آیة الکرسی نبشته به مشک و زعفران پیدا شد. فرمود بندگان را که صاحبِ این جامه‌دان را از میانِ بازرگانان بجویید که کیست و بیارید. آوردند. گفت: رختِ خود را به آیة الکرسی پناه دادی؟ گفت: بلی. گفت: رختِ خود را جمله برگزین از میان و برگیر و باقیان را هم به تو بخشیدم که نخواهم که به سببِ من اعتقادِ تو در آیة الکرسی فاتر شود که سودم نکرد. والعاقل یکفیِه الاشاره[۵].
حق تعالی سینۀ مبارک ملک الامرا را به نورِ لَا شَرقِیَّهٍ وَلَا غَربِیَّهٍ[۶]، منوّر داراد. آمین یا ربَّ العالمین.

————————-

[۱] بخشی از آیۀ ۴۷ سورۀ حجر: دوستانه بر تختها رویاروی بنشینند.

[۲] خداوند متعال او را در بالاترین جای بهشت جای دهد.

[۳] خداوند از او بپذیرد.

[۴] فضیل بن عیاض بن مسعود بن بشر تمیمی یربوعی، عارف و زاهد نامدار قرن دوم ه.ق که در جوانی به راهزنی اشتغال داشت اما در پی واقعه‌ای توبه کرد و به زهد و عبادت مشغول شد.

[۵] از امثال: عاقل را اشارتی بس است.

[۶] بخشی از آیۀ ۳۵ سورۀ نور: نه شرقی است و نه غربی.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *