مکتوبات مولانا – مکتوب ۸۶ – به معینالدّین پروانه در سفارش درویشان و رعایت اصول ملوک ماضی
کمالِ رحمت و بخشایش قدیم، حارس احوال و اقوال و افعالِ ملک الامرا، باسط العدل، ناشرُالفضل، عروۃ الوثقی والرّکن الاعلی، انورُالشُّهب، املَاء السُّحب، مغیث الخلایق، اعظم همایون، پروانه بک ادام اللهُ عُلوَّهُ باد.
سلام و دعا مطالعه فرماید، این نهضت و رحلت به حصولِ مراد مقرون باد، اعلام رأی عالی کرده میشود که دو سه درویش که ملازم این داعیاند در مجالسِ ذکر و دل در این داعی بستهاند و پنداشته که در این داعی چیزی است، احوال انقطاع ایشان از حرصِ دنیا و فاتر شدنِ ایشان در کسب و کار مشهور است و چون فاتر نشود کسی که از جلال ربوبیّت بویی به مشام او رسد؟
پیش صرصر چراغ چه فروزد
پوستین پیش شیر چون دوزد؟[۱]
از فرزندان آدم یکی را چنین اندیشه فرو گرفته بود، عیال او محتاج و از برادران یاری میخواست، گفتند: چنانکه ما میکوشیم تو نیز بکوش. حق تعالی به آدم وحی فرستاد که: فرزندان را وصیّت کن تا او را یاری دهند. آدم فرزندان را بخواند و گفت: از هر چه مالابدّ است یاری دهید، که فرمان این است. ایشان جواب دادند که: ما را دست است و او را دست هست، ما را پای است و او را پای هست، ما را چشم است و او را چشم هست. حق تعالی وحی کرد به آدم که: به آن ظاهرها منگرید، دستِ او را من ستدهام و پای او را هیبتِ قیّومیِ من ستده است، چشم و عقلِ او را جلالِ نورِ نظرِ من بستده است.
چنانکه به خدمت شرح رفت قصّۀ آهو و شیر. توقّع است که آنچه ملوک ماضی، لله تعالی رحمت نمودهاند، ملک الامرا آن را تمام کند و تاکید فرماید تا ثوابِ بینهایت مدّخر گردد. جاوید محسن باد.
—————————–
[۱] با اندکی اختلاف بیتی از باب هفتم حدیقة الحقیه سنایی غزنوی.
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!