مکتوبات مولانا – مکتوب ۹۳ – به تاج الحکما، اکمل‌الدّین در تفویض مدرسۀ فخرالدّین ارسلاند غمش بعد از شمس‌الدّین ماردینی به افصح‌الدّین

سعادت و اقبال فرزنِد مخلصِ خوب‌اعتقادِ ذوفنون، ملک الاطبّا، تاج الحکما، اکمل الملّة والدّین ادام الله فضلَهُ بر تقادم ایّام و ترادفِ اعوام بر تضاعُف و تزاید باد و روحِ پاکِ طالبِ عاشقِ عارفِ عزیزش به روحِ قُدس مؤیّد و مُسدّد.
سلام و دعا از این داعی مخلص مطالعه کند و آرزومندی غالب داند. لطف‌هایی که فرموده است از روی حفظ الغیب مکافاتِ آن از خزانۀ لطفِ الهی، که: یَرزُقُ مَن یَشَآءُ بِغَیرِ حِسَابٍ[۱]، برسد، وَیُؤتِ کُلَّ ذِی فَضلٍ فَضلَهُ[۲]، اِنّ اللهَ لَا یَظلِمُ مِثقَالَ ذَرَّةٍ[۳]، اِنَّهَا اِن تَکُ مِثقَالَ حَبَّةٍ مَّن خَردَلٍ[۴] فَتَکُن فِی صَخرَةٍ اَو فِی السَمَاوَاتِ اَو فِی الْاَرضِ یَأتِ بِهَا اللهُ[۵]. شُکرِ احسانِ شما در قلم نیاید.
فیالها قصّةٌ فی شرحها طول[۶]اعلام می‌رود که بدین نزدیکی مدرسۀ امیر اجلّ فخرالدّین ارسلاندُغمش ادام اللهُ عُلوَّهُ و تقبّل حسناته گشاده می‌شود و صدر کبیر، استادالفضلا، شمس الدّین ماردینی دام فضله بدانجا نقل می‌کند. جماعتی از فرزندانِ ما که در مدرسۀ قراطایی ادراری دارند خایف‌اند که در مدرسۀ قراطایی رحمه الله مدرّس بیگانه بیاید و ایشان را متعرّض شود و مدارا و مواسا که سیّدالمدرّسین، شمس الدّین می‌کند با فرزندانِ ما، آن بیگانه به عکسِ آن کند. و معلومِ شماست که فقرا نتوانند وظایفِ تحصیلْ بجدّ به‌جای آوردن و اغلبِ خلق دشمن این طایفه‌اند از روی حسد. امید می‌دارند که تربیت فرمایند تا بعد از صدر، شمس الدّین، مدرسۀ قراطایی تحویل افتد به صدر کبیر، سیف النّظر، فخرالمدرّسین، افصح الدّین دام فضله که فضیلت دارد بر آن دگران به همه انواع، و از درد فقر و فقرا باخبر است و همچون خویش است و قرابت جماعت فقرا را و فرزندانِ ما را و پدرِ مُشفق، تا به سعیِ مبارکِ شما بر این منوال مثالی صادر شود تا ثوابِ آن به روزگارِ شاه عالم برسد و بدان فرزندِ مخلص. وَ مَا تُقَدَّمُوا لِأَنفُسِکُم[۷] مَّن خَیرٍ تَجِدُوهُ عِندَاللهِ[۸].
ملک المشایخ، امین القلوب، امام الهدی، حسام الحقّ والدّین ادام الله برکته سلام و دعا می‌رساند و در این باب مبالغه می‌کند در وصیّت، که از آنجا که لطف کفایت شماست بر این تقریر که مدرسۀ قراطایی را قدّس الله روحه بعد از نقل کردن شمس الدّین، کسی دیگر طمع نکند، از آنِ افصح الدّین باشد. و اگر در مثال آن قید نکنند که بعد از فلان هم شاید، زیرا که مدّرس، شمس الدّین ماردینی بدین راضی است و خشنود، زیرا خویشاوندان‌اند، میانِ ایشان فرقی نیست و بدین گستاخی معذور فرماید که: المشربُ العذب کثیرالزّحام[۹]. جاوید منوّر و مُعطّر و مفضّل و مقدّم باد. آمین یا ربَّ العالمین.

——————————-

[۱] بخشی از آیۀ ۲۱۲ سورۀ بقره: هرکس را بخواهد بی‌حساب روزی می‌بخشد.

[۲] بخشی از آیۀ ۳ سورۀ هود: به هرکسی که سزاوار بخشش است، حقش را ببخشد.

[۳] بخشی از آیۀ ۴۰ سورۀ نساء: خداوند به اندازه ذره‌ای نیز ستم نمی‌کند.

[۴] در نسخه “حبّةٍ من خردلٍ” نیامده.

[۵] بخشی از آیۀ ۱۶ سورۀ لقمان: بدان که اگر [عملی‌] هم سنگ دانه خردلی باشد، و آنگاه در دل تخته‌سنگی یا در آسمانها یا در زمین نهفته باشد، خداوند آن را به میان می‌آورد.

[۶] از امثال: نیکا حکایتی که شرح دراز دارد.

[۷] در نسخه “تقدّموا لأنفسکم” ندارد و به جای آن “تفعلوا” آمده است.

[۸] بخشی از آیۀ ۱۱۰ سورۀ بقره: و هر خیری پیشاپیش برای خویش بفرستید آن را نزد خداوند خواهید یافت.

[۹] از امثال: نوشیدنی گوارا مشتری بسیار دارد. در امثال و حکم مرحوم دهخدا آمده: نظیر: هرکه شیرینی فروشد مشتری بر وی بجوشد.

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *