معارف محقق ترمدی – تصحیح استاد فروزانفر – متن ۲۲

هر سخن که در جهان معتبر است یا قرآن است یا حدیث است اما بعضی معنی قرآن را غلط کرده‌اند و آن را تفسیر نام کرده‌اند به ابلهی لاجرم دراز کردند. قول باری شنو هم از باری – آخر است و آخُر هر گاوی که آخُری باشد دان‌که از بهر کارد قصاب است و هر گاوی که گردون کشد ایمن باشد اگر آن گاو را معلوم شدی که از آخُر او را چه خواهد رسیدن گردون کشیدن او را سخت نیامدی و یوغ او را راحت جان شدی اکنون هر علف که در آخر گاو ریزند آن چربش[۱] دیک است نه احسان است در حق گاو؛ وقتی‌که مرا در آخُر بسته بودند مرا کسی گفت که: «تو را قصابان پیش چشم می‌کنند و گوشت تو را بها می‌کنند و گوشت تو را که می‌گیری مقدار می‌کنند» پس هرگاه که در آخُر علف بیش می‌بینی مگوی که: «این در حق من احسان است» که آن از بهر بریدن سر است، پوز از آخُر بردار و اگر نمی‌توانی دست در آخُرجی[۲] بزن که تو را یاری دهد تا از آخِرت یاد دهد نماز نکرده‌ای هرگز [از آن‌که] می‌فرماید که به یک سجده قرب حاصل می‌آید وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِب[۳] پس چندین گاه است که در این راه می‌روی تا بدان شهر رسی اگر هنوز در آن شهر نرسیدی آخر در این راه که می‌روی خود کاروانسرایی ندیدی؟! و رباطی ندیدی؟ و بستانی ندیدی؟! هر نماز که در وی این معنی نیاید و حاصل نشود این نه آن صلات نیست[۴] که‌ فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ[۵].

اسباب قرب است و اسباب بُعد، هرچه تو را نزدیک گرداند آن را باش هرچه هست و آنچه تو را دور می‌گرداند از آن دور باش هرچه هست اکنون هرچه خلاف نفس است آن (نزدیک گرداند و هرچه موافق نفس است) مُبَعِّد است اکنون آن سررشتۀ مخالفت نفس را استوار می‌دار و از حضرت خداوند جَلَّ جَلالُهِ قوّت می‌خواه که قوّت جز از او نیابی که لا حَوْلَ وَ لا قُوةَ اِلا بِاللهِ اگرچه خصم با قوّت است اما چون قوّت ربانی باشد قوّت او اثر نکند.

حق تعالی فرمود که تو ای نفس جهانیان را به فریاد آوردی (و اسیر کردی اما) ما را بندگانند که تو را به فریاد آرند اکنون چون از نفس عنان برتافتی از طرف پادشاه شدی و تیغ کشیدی (بر دشمن) اکنون از حق (تعالی) ظفر خواه، بیت:

به زر نخریده‌ای‌ جان را از آن قدرش نمی‌دانی/ که هندو قدر نشناسد متاع رایگانی را[۶]

——

[۱] چربی.

[۲] صفت مرکب از «آخر» فارسى و «چى، جى» که در ترکى ادات اتصاف است و معنى عمل و مراقبت را افاده مى‏‌کند مانند: آخته‌‏چى، یغماچى، پروانه‌‏چى، تماشاچى و نظائر آن.

[۳] قرآن کریم، العلق ۱۹٫

[۴] ظاهرا باید عبارت چنین باشد: این نه آن صلات است. و یا مطابق نسخه سل: این آن صلات نیست.

[۵] قرآن کریم، الماعون ۴٫

[۶] از حکیم نظامى است. گنجینه گنجوى، طبع طهران، ص ۲۱۰ با تفاوتى مختصر.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *