مولوینامه – جلد اول – فصل چهارم: طایفه عباد
۱- عابد: کسی است که به ظاهر عبادات و طاعات شرعی مقید است؛ علاوه بر ادای فرائض که تکلیف همگانی است و هیچکس را از آن گزیر نیست؛ پیوسته اوقات خود را در مواظبت بر نوافل عبادات از نماز و روزه و تلاوت قرآن و خواندن اذکار و ادعیۀ مأثوره و امثال آن میگذراند؛ و داعی او بر ملازمت عبادت، تحصیل ثواب آخرت است.
این طایفه در سلوک طریق آخرت به داشتن مرشدی راهنما و بیعت با پیری راهبر معتقد نیستند؛ از محللات و طیبات شرعی نیز خودداری و تزهد نمیورزند؛ چنانکه مثلاً زن و فرزند اختیار میکنند، و از خوردن غذای لذیذ؛ و پوشیدن جامۀ فاخر و خفتن در بستر گرم و نرم و امثال آن اجتناب ندارند.
عابد در واقع معاملهگری است که در عوض عبادت، اجرت ثواب آخرت از نعیم بهشت و تزویج حور عین میخواهد؛ چنانکه در دعا میخواند «زوجنا من الحورالعین» برخلاف عارف که عبادت او از شوایب علل و اغراض مبرا و منزه است؛ و حق را از برای حق میپرستد.
خلاصه اینکه عباد آن طایفهاند که پیوسته بر وظایف و نوافل عبادات شرعی مواظبت و ملازمت داشته باشند؛ به قصد نیل ثواب اخروی و خود را به دستگیری و هدایت ولّی مرشد محتاج نمیدانند بلکه عمل کردن به همان ظواهر تعلیمات و مقررات شریعت را در نیل سعادت دنیا و آخرت کافی میشمارند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!