مولوینامه – جلد اول – فصل دوم: عقاید مذهبی و مسائل فقهی شرعی مولوی در مثنوی – تشیع مولوی
مطلبی است که اولبار در این مجمع علمی روحانی که به یادبود مولانا تشکیل یافته است مطرح میشود و من عقیدۀ خود را میگویم کار با گفتهها و عقاید دیگران ندارم.
من در عمق افکار و عقاید مولوی و گفتههای او در مثنوی جنبهیی از محبت و هواخواهی علی و آل علی و خاندان پیغمبر اکرم صلوات الله علیهم اجمعین دریافتهام که میتوان آن را با اساس و پایۀ اصلی تشیّع به معنی عامّ کلمه تطبیق کرد.
دیوان کبیر مولانا و منظومات منسوب به مولوی در مدایح علی علیه السلام که در آن دیوان درج کردهاند عجالة مورد بحث نیست؛ عمدۀ توجه من در این سخنرانی به بزرگترین اثر مسلم محقق مولوی یعنی کتاب مثنوی است و بحث در دیوان کبیر مولوی را به سخنرانی و مقالۀ دیگر موکول میکنم.
توضیحاً مقصودم از تشیّع به طوری که اشاره شد مفهوم عام کلمه است که مرادف با دوستی و معرفت حقیقی اسلامی به مقام و منزلت علی و آل علی و اهل بیت عصمت سلام الله علیهم اجمعین است؛ یعنی آنچه را که از یک شیعۀ سادۀ اصلی صدر اسلام که دچار افراط و تفریطها و اسباب دست سیاستها و تعصبهای عامیانه نشده باشد توقع باید داشت.
چه میدانیم که اکثر اختلافات و زدوخوردهای مذهبی شیعه و سنی؛ و همانطور اختلافات و کشمکشها که مابین فرق سنی مثل شافعی و حنفی با یکدیگر اتفاق افتاده، مستحدث و مولود تعصبات خام و سیاستهای مختلف است.
باز بر توضیح میافزایم منظور من مذهب غلاة شیعه نیست؛ منظورم شیعهگری به مفهوم تظاهرات و شعارهای ظاهری هم نیست؛ بلکه مقصودم همان روح پاک سادۀ بیآلایش اسلامی است که نسبت به علی و آل علی و خاندان پیغمبر محبت و گرایش داشته باشد.
و این خصیصه نه تنها در وجود مولوی است بلکه همۀ بزرگان اهل تصوف و عرفان خواه شیعی و خواه سنی به اتفاق و اجماع، در حق علی و آل علی و اهل بیت عصمت و طهارت اعتقاد و توجه عارفانه داشتهاند و معرفت آنها به احوال اهل بیت کمتر از خود شیعیان پاک نبوده است.
باری مولوی در مثنوی چند موضع عقیدۀ درونی خود را دراینباره آشکار ساخته است و من فعلاً به ذکر دو فقره که یکی در دفتر اول و دیگر در دفتر آخر مثنوی است اکتفا میکنم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!