مولوینامه – جلد دوم – فصل چهارم: اختلاف عرفا با حکما و متکلمان در تجدد امثال و حرکت جوهری
میدانیم که تفاوت عمدۀ مسلک و مشرب عرفا با فلاسفه و متکلمان از این جهت است که عارف از دیده میگوید؛ یعنی حقایق امور را از منبع اشراق و کشف و شهود باطنی میگیرد نه از روی منقولات و مسموعات و نه از طریق قیاسات عقلی منطقی؛ اما حکیم فلسفی پیرو براهین عقلی و قیاسات منطقی است؛ خواه مؤدای برهانش با وضع ظاهر شرایع منطبق باشد یا نباشد؛ یعنی در بحث علمی تقید به مسائل مذهبی ندارد؛ برخلاف متکلم که حافظ وضع است؛ زیرا تمام اهتمام او مقصور بر حولوحوش مسائل مذهبی است؛ یعنی ملتزم و مقید است که برای معتقدات مذهبی خود دلایل عقلی بیاورد؛ و بدین سبب مسائل علمی فلسفی را به نفع عقاید دینی استخدام میکند.
به عبارت دیگر فیلسوف اول استدلال میکند و بعد معتقد میشود؛ اما متکلم پیش از آنکه دلیل عقلی بیاورد، مؤدای دلیل را از روی مذهب اعتقاد کرده است؛ یعنی ابتدا اعتقاد میکند، سپس دلیل میآورد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!