مولوینامه – جلد دوم – فصل چهارم: عقاید عرفانی و مسلک خاص مولوی – ۱۰۷ – مسئلۀ ربط حادث به قدیم و قاعدۀ تجدد امثال
یکی از اعتراضات عمده که بر قاعدۀ تجدد امثال و حرکت جوهری ایراد میشود؛ مسئلۀ «ربط حادث به قدیم» یعنی پیوند امر متجدد متغیر با ثابت دائم ازلی است که در جواب اقناعی آن گفتهاند.
چون تجدد و سیلان، ذاتی هویت عالم است، احتیاج به علت خارج از ذات ندارد؛ به قاعدۀ معروف «الذاتی لا یعلل»؛ یعنی امر ذاتی به علتی غیر از نفس آن ذات محتاج نیست؛ پس آنچه متعلق جعل جاعل قرار میگیرد نفس ذات و عین هویت سیال متجدد است، نه تجدد و تغیر آن ذات؛ چنانکه مثلاً در زوج بودن عدد چهار، کافی است که چهار را ایجاد کنند، زوجیت خودبهخود به تبع عدد چهار ایجاد شده است، احتیاج به علت دیگر ندارد؛ چرا که زوج بودن لازمۀ ذات عدد چهار است.
و نیز نفس حرکت جوهری به عقیدۀ ما واسطۀ ربط حادث به قدیم تواند بود، همانطور که حکیمان در حرکت توسطیۀ دوری فلک گفتهاند؛ شاید بعد از این هم راجع به این مطلب گفتوگو کنیم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!