دیباچۀ شادروان استاد سعید نفیسی بر رسالۀ سپهسالار

آنچه در این صحایف به نظر خوانندگان می‌رسد قدیم ترین سندی است که در احوال و مقامات مولانا جلال الدّین محمّد بلخی معروف به مولوی و رومی عارفِ مشهورِ متولد در بلخ در ۶ ربیع الاوّل ۶۰۴ و متوفی در قونیه در ۵ جمادی الاخرۀ ۶۷۲ به ما رسیده است. مؤلف خود در صحیفۀ ۴ نام و نسب خویش را فریدون بن احمد المعروف به سپهسالار آورده است. افلاکی در مناقب العارفین پنج جا ذکری از یک تن از اصحابِ مولانا کرده که در نسخ‌های مختلفِ آن کتاب نام وی جلال الدّین بن سپهسالار و جمال الدّین بن سپهسالار ضبط شده و چون مطالبی که از گفتارِ او در مناقب مولانا و پسرش بهاء الدّین سلطان ولد در آن کتاب آمده است در رسالۀ حاضر نیست پیداست که وی به جز مؤلف این رساله بوده است. جای دیگر افلاکی از همام الدّین سپهسالار کسی نام می‌برد که باغی قونیه داشته است و ظاهراً وی نیز به جز مؤلفِ این رساله بوده است. در این صورت در مناقب العارفین مطلقا به این رساله و مؤلف آن اشارتی نرفته و این بسیار شگفت است و شگفت‌تر آنکه افلاکی در ۷۱۸ در همان خانقاه مولویان قونیه به تألیف کتابِ مناقب العارفین آغاز کرده و مؤلف این رساله نیز در همان اوان یعنی در میان سال‌های ۷۱۹ و ۷۲۹ این رساله را تألیف کرده و برخی از کسانی که در این رساله مطالبی از زبان آنها آمده همان کسانی‌اند که در مناقب العارفین هم همان گفته‌ها از زبانشان آمده است و نه مؤلفِ این رساله از افلاکی و کتابش ذکری کرده و نه افلاکی در مناقب العارفین اشارتی به مؤلفِ این رساله و تألیف او کرده است.

در هر صورت مؤلف خود در صحایف ۴-۵ تصریح می‌کند که از اصحاب و پیروان مولانا جلال الدّین بوده و در صحیفۀ ۶ صریحاً گفته است که چهل سال شب و روز در حلقۀ مریدان او بوده است. چنان‌که در حواشی کتاب در صحایف ۲۲۷- ۲۲۸ اشاره کرده‌ام از این قرار وی در ۶۳۲ که چهل سال پیش از مرگ مولانا باشد به خدمتِ او رسیده و چون به دلایل مسلم پیداست که این کتاب را در میان سال‌های ۷۱۹ و ۷۲۹ تألیف کرده اگر پنداریم در زمانی که جزو اصحاب مولانا شده بیست سال از عمر او می‌گذشته است می‌بایست در حدود ۶۱۲ ولادت یافته باشد و اگر هم پس از ۷۱۹ دیگر نزیسته باشد می‌بایست صدوهفت سال عمر کرده باشد و اگر هم ولادت او را ده سال پس از آن یعنی در ۶۲۲ بگیریم و این امرِ محال را باور کنیم که در ده سالگی جزو اصحاب مولانا شده باز می‌بایست ۹۷ سال زیسته باشد و این مطالب همه دشوار است. پس ناچار باید گفت یا مؤلف چهل سال جزو اصحاب مولانا نبوده و در حساب خود اشتباه یا مبالغه کرده است و یا اینکه آنچه در پایانِ کتاب ‌دربارۀ اولاد بهاء الدّین سلطان ولد آمده است و تاریخ تألیف این رساله را پس از ۷۱۹ قرار می‌‍دهد از مؤلف نیست و بعدها بر آن الحاق کرده‌اند و وی پیش از ۷۱۹ در گذشته است.
آخرین کس از پیشوایان طریقۀ مولوی که مؤلف نامش را در این رساله آورده امیر شمس الدّین چلبی عابد پسر دوم بهاء الدّین سلطان ولد است که پس از مرگ برادر مهترش جلال الدّین فریدون در ۷۱۹ به جای او به خلافت این سلسله نشسته و در ۷۲۹ در گذشته است و چون به مرگ او اشارتی نکرده پیداست که پیش از ۷۲۹ این رساله را به پایان رسانیده و در این صورت قطعاً این رساله در میان سال‌های ۷۱۹ و ۷۲۹ تألیف شده است و اینکه در صحیفۀ ۱۵۳ پس از ذکر حسام الدّین سلطان واجد چلبی (متوفی در ۷۳۳) وصلاح الدّین امیرزاهد چلبی (متوفی در ۷۳۴) برادران دیگر شمس الدّین عابد چلبی رِضوانُ الله عَلَیهِم اَجمَعین نوشته شده دلیل نیست که این رساله پس از مرگ ایشان تألیف شده باشد و قطعا هر دو در تألیف این رساله زنده بوده‌اند و ظاهراً جملۀ رِضوانُ الله عَلَیهِم اَجمَعین یا به طریق سهل‌انگاری آمده و یا آنکه کاتبی از پیش خود بر متن کتاب افزوده است.
‌دربارۀ این رساله و مؤلف آن اشارتی نیست مگر در پایان بعضی از چاپ‌های مثنوی که در هندوستان انتشار یافته و شرح حالی از مولانا آورده‌اند بعضی مطالب از این رساله برداشته‌اند و ظاهراً آن را از نسخۀ چاپی که پس از این بدان اشاره خواهم کرد گرفته‌اند.

جای دیگری که باز اشارتی هست در مقاله‌ایست که خاورشناسِ معاصر ژ. هـ کریملرس در دایرة المعارف اسلام Encyc lopeadia of Islam (ج ۴ ص ۵۷۲ – ۵۷۳) در کلمۀ سلطان ولد نوشته و در مآخذ خود ترجمۀ ترکی این رساله را که پس از این ذکر آن خواهد آمد جزو مراجع خود شمرده است.

در همان مجلد دایرة المعارف اسلام (ص ۷۸۳- ۷۸۴) در کلمۀ تبریزی که خاورشناس معروف ر.آ. نیکلسن ترجمه‌‌ای از شمس الدّین تبریزی نوشته گذشته از آنکه متن فارسی و ترجمۀ ترکی این رساله را جزو مراجع خود ذکر می‌کند در متن مقاله نیز به این رساله اشاره کرده و تاریخ تألیف آن را صریحاً در ۷۲۰ نوشته است و چون وی مرد دقیقی بوده پیداست که این تاریخ را از مأخذ معتبری گرفته است. جزاین دیگر ‌دربارۀ این کتاب و مؤلف آن اطلاعی فراهم نیست.

مؤلف خود در صحیفۀ ۱۵۰ اشعاری از خویشتن در مدح سلطان ولد آورده و از اینجا پیداست که در شعر فارسی دست داشته و شاید چهار بیتی هم که در آغاز صحیفۀ ۲۶ آورده است از وی باشد.
این رساله را مدحت بهاری حسامی که ظاهراً از پیروان طریقۀ مولوی بوده به نام مناقب حضرت خداوندگار به ترکی ترجمه کرده و آن ترجمۀ ترکی در استانبول به سال ۱۳۳۱ قمری و ۱۹۱۳ میلادی چاپ شده است.

متن فارسی آن نیز در سال ۱۳۱۹ قمری یک بار در کانپور از شهرهای هندوستان انتشار یافته است و در آن چاپ عنوان آن را در ترنج رسالۀ سپه سالار نوشته و در ترنج‌های دیگر این شرح را چاپ کرده‌اند: ولکم فیها ما تشتهی انفسکم ولکم فیها ماتدعون – بامداد الله الولی- رسالۀ سپهسالار- ۷۸۶ – از تصانیف لطیفه وتالیف منیفه قدوۀ ابرار وعمدۀ اخیار جامع شریعت و طریقت واقف رموز معرفت و حقیقت مرکز دایرۀ کمالات بوقلمون ناپیدا کنار حامل تداویر عنایات خالق بی‌چون کردگار سیدی فریدون معروف به سپهسالار قَدَّسَ سِرَّهُ که از خلص مریدان کاشف سر ازلی شارح رمز ابدی حضرت مولوی معنوی رَضی اللهُ تَعالی عَنهما هستند و چهل سال شباروز در سفر و حضر و خلوت و جلوت پیوسته ملازم صحبت کیمیا خاصیت حضرت مولانا روح الله تعالی روحه مانده و خدمت‌ها کرده و فیض‌ها ربوده و مورد مراحم خاصه وتوجهات تامه گشته و واقف اسرار و محرم راز بوده‌اند و آنچه از انفاس قدسی اساس و کلمات طیبات و حالات سامیه و کوائف عالیه و کرامات باهره و آیات ظاهره حضرت معنوی علیه الرحمة والرضوان به گوش خود از زبان مبارکش شنیده و بلاواسطه استفاضه نموده و به چشم خود دیده و مشاهده کرده و معاینه نموده در سلک تحریر درآورده‌اند و به رشتۀ تقریر سفته در این رساله جمع فرموده‌اند و برای تشنگان دریافت اقوال و احوال حضرت مولانا رومی قَدَّسَ سِرَّهُ العَزیز این چشمۀ سلسبیل را سبیل نموده‌اند و به طالبان آثار شریفۀ مولانا ممدوح رَحِمَه الله تعالی این چنین شمع هدایت افروخته که در کتب مناقب حضرت مولوی معنوی علیه الرحمة مثیلش را چشم فلک ندیده و در رسایل فضایل جناب مولانا قَدَّسَ سِرَّهُ عدیلش بگوش زمانه نرسیده و فضیلت و مقبولیتش را از اینجا قیاس باید کرد که دو دیار فیض آثار روم کتابی را در مناقب حضرت مولوی معنوی قَدَّسَ سِرَّهُ هم پلۀ این رسالۀ نفیسه نمیدانند و به خاندان عالی‌شان حضرت مولوی معنوی عَلَیهِ الرَحِمَه (که در آن دیار به خاندان مولویه ملقب و مشهور‌اند هیچ رسالۀ فضایل حضرت مولوی رومی رَضی اللهُ تَعالی عَنْه را همسنگ این کتاب عالی نصاب نمی‌شناسند و این را عدیم النظیر و فقید المثیل خوانند و بر همگی کتب محامد مولانا علیه الرضوان ترجیحش دهند و بهترین مناقبش فرمایند – از سید محمود علی – در مطبع ۱۳۱۹ محمود المطابع واقع کانپور طبع شد.

این چاپ شامل صد صحیفه چاپ سنگی به خط نسخ تعلیق درشت و به قطع رحلی است که تا پایان صحیفۀ ۷۹ شامل متن رساله است و از صحیفۀ ۸۱ به بعد منتخبی از کتاب مناقب العارفین افلاکی است که آن نیز عیناً در این اوراق از ص ۱۵۶ تا ۱۸۶ آمده است. در صحیفۀ ۸۰ درمیان متن رساله و منتخب مناقب العارفین ناشر کتاب این شرح را از خود افزوده است:
بامدادالله – بسم الله الرحمن الرحیم – حق – حق – حق – و صلی الله تعالی علی خیر خلقه سَیِدُنا محمّد وعلی آله وصحبه اَجمَعین – امّا بعد بر ضمایر خورشید نظایر نظارگیان مناقب مولانا رومی رَضی اللهُ تَعالی عَنْه و آرزومندان فضایل حضرت مولوی معنوی رَحِمَه الله تعالی مخفی و مستتر مباد که عزم طبع کتابی بسیط تر از این مناقب در محامد حضرت مولانا جلال الدّین رومی علیه الرحمة و الغفران و تراحم خاندان عالی‌شان جناب ایشان داریم امّا جلوه‌گری این صورت به مسند فعلیت مشروط به دو شرط است شرط اوّل دستیابی نسخۀ صحیحۀ کتاب مستطاب مناقب العارفین مؤلفۀ یکی از مریدان عالی‌شان حضرت چلبی جلال الدّین فریدون المشتهر به چلبی عارف که از احفاد و اسباط مولانای روم‌اند به اشارۀ حضرت ممدوح در ۷۱۸ هفتصد و هژده هجری علی صاحبها الف تحیه من صلوة و تسلیم در تألیف او شروع افتاد و شرط دوّم ظهور شوق خریداری خواهشمندان شرط اوّل بذمۀ مامعلن است که از سعی در جستجو و کوشش در تلاش آن اطلاع می‌دهم و شرط دوّم متعلّق به مشتریان و آگاهانیدن از آن بر اوشان اگر ارادۀ خرید مصمم باشد و عزم طلب بالجزم از آن زود اطلاع بخشند و در خواست خریداری جلد بفریسند و برای آگاهی اجمالی خواهشمندان رسالۀ انموذج المناقب از آن کتاب مستطاب منتخب کرده به طور مشتی نمونۀ خروار هدیۀ ناظرین باتمکین کرده آید.

متن مناقب العارفین با همۀ فوایدی که دارد تا کنون چاپ نشده است و به همین جهت آن منتخبات را نیز از روی همان چاپ کانپور در این صحایف نقل کرده‌ام. مناقب العارفین و مرآت الکاشفین کتابی است در ده فصل شامل احوال و مناقب نه تن نخستین پیشروان طریقۀ مولوی: بهاء الدّین ولد، برهان الدّین ترمذی، جلال الدّین محمّد، شمس الدّین تبریزی، صلاح الدّین زرکوب، چلبی حسام الدّین، بهاء الدّین سلطان ولد، جلال الدّین فریدون امیر عارف، شمس الدّین امیر عابد و فصل دهم آن در ذکر اولاد و جانشینان بهاء الدّین ولد است. البتّه مفصل‌ترین فصل آن همان فصلی است که در احوال و مقامات جلال الدّین محمّد نوشته شده.

این کتاب را شمس الدّین احمد افلاکی که از اصحاب جلال الدّین فریدون عارف و شمس الدّین امیر عابد بوده و در ۷۷۰ در گذشته است به فرمان مشایخ این طریقه در ۷۱۸ به تألیف آن آغاز کرده و در ۷۵۴ آخرین قسمت‌های آن را پرداخته است و در این صورت دوسال پس از آنکه فریدون بن احمد سپهسالار به تألیف این رساله آغاز کرده باشد بدین کار دست زده و تا سی سال پس از آن‌هم مشغول بوده است. با وجود اینکه متن کتاب هنوز انتشار نیافته خاورشناس معروف فرانسوی کلمان اوار ترجمۀ فرانسه‌‌ای از آن ترتیب داده که در دو مجلد در ۱۹۱۸ و ۱۹۲۲ در پاریس بدین عنوان چاپ کرده است:

Les Salnts des Derviches Tourneurs , récits traduits du persan et annotes par Cl. Huart , 2 vol. Paris;1918-1922

در ۱۳۱۸ نظر به فواید بسیاری که برای خوانندگان ایرانی در این رسالۀ فریدون بن احمد سپهسالار یافته بودم و چون نسخۀ چاپ کانپور بسیار کمیاب بود و شاید تا کنون در ایران کسی از آن خبر نداشته باشد و در احوال و مناقب مولانا جلال الدّین قدیم‌ترین و معتبرترین و مهم‌ترین مراجع ماست آغاز کردم این کتاب را بدین گونه که خوانندگان ملاحظه خواهند کرد از روی همان چاپ کانپور انتشار دهم و برای اینکه مطلب روشن‌تر شود حواشی و تعلیقاتی بر آن بیفزایم. از آن زمان تا کنون حوادث بسیار ناگوار که اشاره و یاد از آن ناکردن نیز اولی‌تر و دشواری‌های مادی و معنوی چند که ناچار بیشتر از خوانندگان این اوراق نیز در این تیره‌روزان نافرجام گرفتار آن بوده‌اند این کار را تا بدین پایه به تأخیر انداخت و اینک شادم که روح بزرگ و خاطرۀ بزرگوار مولانا جلال الدّین سرانجام یاری خود را از من دریغ نکرد و توانستم این خدمت دلنشین را بدین‌گونه به پایان رسانم و این کتاب را به دست خوانندگان گرامی بدهم و بدین‌گونه باز رابطه‌‌ای را که از دیرباز با ایشان داشته‌ام و حوادث چندی گسسته نگاه می‌داشت بپیوندم و اگر خطا و لغزشی در این اوراق بیابند درخواست پوزش کنم و بار دیگر از توفیق در خدمت سپاس بگزارم.

طهران ۷ دی ماه ۱۳۲۵

سعید نفیسی

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *