رسالۀ سپهسالار – قِسم اوّل – فصل دوّم – پاره‌ای از معارفِ سُلطان الْعُلما

کرامت و شأنِ آن حضرت بسیار است. اگر مجموع را شرح کرده شود کتابی علی‌حِده خواهد بودن.
امّا از کلمات مبارک او که در میانِ جمع بر زبانِ مبارک می‌آمد و ملازمان به اقلام می‌نبشتند اندکی جهتِ انموذج بر سبیلِ تبرک آورده شود:

بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم[۱]، اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُستَقیم[۲]، گفتم ای اللّه، هر جزوِ مرا به انعامی به شهرِ خوشی و راحت برسان و هزار دروازۀ خوشی بر هر جزوِ من بگشای. راهِ راست آن باشد که به شهرِ خوشی برساند و راهِ کژ آن باشد که به شهرِ خوشی نرساند. همچنین دیدم که الله مزۀ جمله خوبان را در من و در اجزای من در خورانید، گویی که جمله اجزای من در اجزای ایشان اندرآمیخت و شیر از هر جزوِ من روان شد. و هر صورتی که متصوّر می‌شود از جمال و کمال و محبّت و مزه و خوشی گویی که این همه از ذاتِ الله در شش جهتِ من پدید می‌آید، چنان‌که کسی جامۀ آبگونی دارد و بر آن جامه نقش‌های گوناگون باشد، همچنان الله از خود صدهزار صورت می‌نماید در من از حُسن و دریافت او و صور، با جمالات[۳] و خوبان و عشق‌بازی ایشان و موزونی‌ها و صورِ عقلیات و حور و قصور و آب روان و عجایب‌های دیگر بی‌نهایت و بلاغایت الی مالا نهایت، نظر می‌کنم و این صورت‌ها را مشاهده می‌کنم که چندین جمال آراسته در من می‌نماید و هرصورتی که می‌خواهم می‌نماید و می‌بینم که این همه از اجزای من پدید می‌آید، و الله را دیدم که صدهزار ریاحین و گل و گلستان و سمنِ زرد و سپید و یاسمین پدید آورد و اجزای مرا گلزار گردانید و آنگاه آن همه را الله بیفشارد و گلاب گردانید و از بوی خوشِ وی حورانِ بهشت آفرید و اجزای مرا با ایشان درسرشت. اکنون حقیقت نگاه کردم، همۀ صورت‌های خوب صورتِ میوۀ الله است. اکنون این همه راحت‌های الله به من می‌رسد در این جهان و اگر گویند که الله را تو می‌بینی یا نمی‌بینی؟ گویم که من به خود نمی‌بینم که: لَنْ تَرَانی[۴]. امّا چو او بنماید چه کنم که نبینم؟ واللهُ اَعلَم. و اگر کسی خواهد که کلماتِ مبارکِ ایشان را مطالعه کند رساله‌‌ای که جماعتِ عزیزان از کلماتِ ایشان جمع کرده‌اند در مطالعه آورد، به اعتقادِ تمام در معانی و حقایقِ آن تدبر و تفکر نماید، تا از ثمرۀ طیبۀ نهالِ آن بهره‌مند گردد و برخورداری یابد. وَاللهُ وَلی التَّوْفیقِ وَالْهادی الی اَوضَحِ الطَّریق.
——————–

[۱] آیۀ ۱ سورۀ فاتحه: به نام خداوند بخشنده مهربان.‌

[۲] آیۀ ۶ سورۀ فاتحه: ما را بر راه راست استوار بدار.

[۳] حواشی استاد نفیسی: گویا در اصل با “جمالان” بوده، جمع با جمال یعنی کسی که جمال دارد.

[۴] بخشی از آیۀ ۱۴۳ سورۀ اعراف: هرگز مرا نخواهی دید.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *