غزل ۵ مولانا

 

۱ آن شکلْ بین، وان شیوه بین، وان قَدّ و خَدّ و دست و پا آن رنگ بین، وان هَنْگ بین، وان ماهِ بَدْر اَنْدَر قَبا
۲ از سَرو گویم یا چَمَن؟ از لاله گویم یا سَمَن؟ از شمع گویم یا لَگن؟ یا رَقصِ گُل پیش صَبا؟
۳ ای عشقِ چون آتشکده، در نَقْش و صورت آمده بر کاروانِ دل زده، یک دَم اَمان دِهْ یا فَتی
۴ در آتش و در سوزْ من، شب می‌بَرَم تا روزْ من ای فَرُّخِ پیروزْ من، از رویِ آن شَمسُ الضُّحی
۵ بر گِردِ ماهَش می‌تَنَم، بی‌لَب سَلامَش می‌کُنم خود را زمین بَر می‌زنم، زان پیشْ کو گوید صَلا
۶ گُلْزار و باغِ عالَمی، چَشم و چراغِ عالَمی هم دَرد و داغِ عالَمی، چون پا نَهی اَنْدَر جفا
۷ آیَم کُنَم جان را گِرو، گویی مَدِه زَحمت، بُرو خِدمَت کُنم تا وارَوَم، گویی که ای اَبْلَه بیا
۸ گشته خیالَش هم‌نشینْ با عاشقانِ آتشین غایب مَبادا صورَتَت، یک‌دَم زِ پیشِ چَشمِ ما
۹ ای دلْ قَرارِ تو چه شُد؟ وان کار و بارِ تو چه شُد؟ خوابَت کِه می‌بَندد چُنین اَنْدَر صَباح و در مَسا؟
۱۰ دل گفت حُسنِ رویِ او، وان نَرگسِ جادویِ او وان سُنْبُلِ ابرویِ او، وان لَعْلِ شیرین ماجَرا
۱۱ ای عشقْ پیشِ هر کسی، نام و لَقَب داری بَسی من دوش نامِ دیگرَت کردم که دَردِ بی‌دَوا
۱۲ ای رونَقِ جانَم زِ تو، چون چَرخْ گردانم زِ تو گندم فِرِست ای جان که تا خیره نگردد آسیا
۱۳ دیگر نخواهم زد نَفَس، این بیت را می‌گوی و بس بُگْداخت جانَم زین هَوَس، اُرْفُقْ بِنا یا رَبَّنا

 

1 پاسخ
  1. تکتم اعتضادی
    تکتم اعتضادی گفته:

    سپاس فراوان. این اعراب گذاری درست که به خوانش درست شعر کمک می کند کار بسیار ارزشمندی است که انجام داده اید. از خداوند برایتان توفیق هرچه بیشتر زندگی خواهانم.

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *