مثنوی مولانا – دفتر پنجم – بخش ۱۶ – تَمثیلِ لَوْحِ مَحْفوظ و اِدْراکِ عقلِ هر کسی از آن لَوْح آن که اَمْر و قِسْمَت و مَقْدورِ هر روزهٔ وِیْ است هَمچون اِدْراکِ جِبْرئیل عَلَیهالسَّلام هر روزی از لَوْح اَعْظَم عقلْ مِثالِ جبرئیل است و نَظَرِ او به تَفکُّر به سوی غَیْبی که مَعْهودِ اوست در تفکُّر و اندیشهٔ کیفیَّت مَعاش و بیرون شوِ کارهایِ هر روزینه مانندِ نَظَرِ جبرئیل است در لَوحْ و فهم کردن او از لَوْح
۳۱۷ | چون مَلَک از لَوْحِ مَحْفوظ آن خِرَد | هر صَباحی دَرسِ هر روزه بَرَد | |
۳۱۸ | بر عَدَم تَحریرها بین بیبَنان | وَزْ سَوادَش حیرتِ سوداییان | |
۳۱۹ | هر کسی شُد بر خیالی ریشِ گاو | گشته در سودایِ گنجی کُنْجکاو | |
۳۲۰ | از خیالی گشته شَخْصی پُرشُکوه | رویْ آورده به مَعْدنهایِ کوه | |
۳۲۱ | وَزْ خیالی آن دِگَر با جَهْدِ مُر | رو نهاده سویِ دریا بَهْرِ دُر | |
۳۲۲ | وان دِگَر بَهْرِ تَرَهُّب در کُنِشْت | وان یکی اَنْدَر حَریصی سویِ کِشت | |
۳۲۳ | از خیالْ آن رَهْزنِ رَسته شُده | وَزْ خیالْ این مَرهَمِ خسته شُده | |
۳۲۴ | در پَریخوانی یکی دل کرده گُم | بر نُجوم آن دیگری بِنْهاده سُم | |
۳۲۵ | این رَوِشها مُختلف بینَد بُرون | زان خیالاتِ مُلَوَّن زَانْدَرون | |
۳۲۶ | این در آن حیران شُده کان بر چی است؟ | هر چَشَنده آن دِگَر را نافی است | |
۳۲۷ | آن خیالات اَرْ نَبُد نامُؤتَلِف | چون زِ بیرون شُد رَوِشها مُختلف؟ | |
۳۲۸ | قِبْلهٔ جان را چو پنهان کردهاند | هر کسی رو جانِبی آوردهاند |
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!