مثنوی مولانا – دفتر اوّل – بخش ۵۳ – جوابِ خرگوش ایشان را

 

۱۰۰۵ گفت ای یاران مرا مُهْلَت دَهید تا به مَکْرَم از بَلا بیرون جَهید
۱۰۰۶ تا اَمان یابَد به مَکْرَم جانَتان مانَد این میراثِ فرزندانَتان
۱۰۰۷ هر پَیَمبَر اُمَّتان را در جهان هم چُنین تا مَخْلَصی می‌خوانْدَشان
۱۰۰۸ کَزْ فَلَک راهِ بُرون شو دیده بود در نَظر چون مَردُمک پیچیده بود
۱۰۰۹ مَردُمَش چون مَردُمک دیدند خُرد در بزرگیْ مَردُمک، کَس رَهْ نَبُرد

#دکلمه_مثنوی

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *