مثنوی مولانا – دفتر اوّل – بخش ۶۱ – تولیدنِ شیر از دیر آمدنِ خَرگوش

 

۱۰۹۶ هَمچو آن خرگوش کو بر شیر زد روح او کِی بود اَنْدَر خورْدِ قَد؟
۱۰۹۷ شیر می‌گفت از سَرِ تیزیّ و خشم کَزْ رَهِ گوشم عَدو بَربَست چَشم
۱۰۹۸ مَکْرهایِ جَبْریانم بَسته کرد تیغِ چوبینْ‌شان تَنَم را خسته کرد
۱۰۹۹ زین سِپَس من نَشْنَوم آن دَمْدمَه بانگِ دیوان است و غولانْ آن همه
۱۱۰۰ بَردَران ای دل تو ایشان را مَایست پوستْ‌شان بَرکَن کِه‌شانْ جُز پوست نیست
۱۱۰۱ پوست چِه بْوَد؟ گفت‌هایِ رنگْ رنگ چون زِرِه بر آبْ کِشْ نَبْوَد دِرَنگ
۱۱۰۲ این سُخَن چون پوست و معنی مَغز دان این سُخَن چون نَقْش و معنی هَمچو جان
۱۱۰۳ پوست باشد مَغزِ بَد را عَیْب‌پوش مَغزِ نیکو را زِ غَیرتْ غَیْب‌پوش
۱۱۰۴ چون قَلَم از بادْ بُد، دَفتر زِ آب هرچه بِنْویسی فَنا گردد شِتاب
۱۱۰۵ نَقْشِ آب است اَرْ وَفا جویی ازان باز گردی دست‌هایِ خود گَزان
۱۱۰۶ بادْ در مَردمْ هوا و آرزوست چون هوا بُگْذاشتی، پیغامِ هوست
۱۱۰۷ خوش بُوَد پیغام‌هایِ کِردگار کو زِ سَر تا پایْ باشد پایْدار
۱۱۰۸ خُطْبۀ شاهان بِگَردد وان کیا جُز کیا و خُطْبه‌های اَنْبیا
۱۱۰۹ زان که بَوْشِ پادْشاهان از هواست بارنامه‌یْ اَنْبیا از کِبْریاست
۱۱۱۰ اَز دِرَم‌ها نامِ شاهانْ بَرکَنند نامِ اَحْمَد تا اَبَد بَر می‌زَنند
۱۱۱۱ نامِ اَحْمَد، نامِ جُمله‌یْ اَنْبیاست چون که صد آمد، نَوَد هم پیشِ ماست

#دکلمه_مثنوی

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *