مثنوی مولانا – دفتر اوّل – بخش ۸۳ – در معنیِ آن که مَنْ اَرادَ اَنْ یَجْلِسَ مَعَ اللّهِ فَلْیَجْلِسْ مَعَ اَهْلِ التَّصَوُّف

 

۱۵۳۸ آن رَسولْ از خود بِشُد زین یک دو جام نی رسالت یاد مانْدَش، نی پیام
۱۵۳۹ والِهْ اَنْدَر قُدرتِ اللّه شُد آن رَسول این‌جا رَسید و شاه شُد
۱۵۴۰ سَیْلْ چون آمد به دریا، بَحْر گشت دانه چون آمد به مَزْرَع گشت کَشت
۱۵۴۱ چون تَعَلُّق یافت نان با بوالْبَشَر نانِ مُرده زنده گشت و با خَبَر
۱۵۴۲ موم و هیزُم چون فِدایِ نار شُد ذاتِ ظُلْمانیِّ او اَنْوار شُد
۱۵۴۳ سَنگِ سُرمه چون که شُد در دیدگان گشت بینایی، شُد آن‌جا دیدبان
۱۵۴۴ ای خُنُک آن مَرد کزْ خود رَسْته شُد در وجودِ زنده‌یی پیوسته شُد
۱۵۴۵ وایِ آن زنده که با مُرده نِشَست مُرده گشت و زندگی از وِیْ بِجَست
۱۵۴۶ چون تو در قُرآنِ حَقْ بُگْریختی با رَوانِ اَنْبیا آمیختی
۱۵۴۷ هست قُرآنْ حال‌هایِ اَنْبیا ماهیانِ بَحْرِ پاکِ کِبْریا
۱۵۴۸ وَرْ بِخوانیّ و نه‌‌یی قُرآن پَذیر اَنْبیا و اَوْلیا را دیده گیر
۱۵۴۹ وَرْ پَذیرایی چو بَرخوانی قِصَص مُرغِ جانَت تَنگ آید در قَفَص
۱۵۵۰ مُرغ کو اَنْدَر قَفَص زندانی است می‌نَجویَد رَسْتن، از نادانی است
۱۵۵۱ روح‌هایی کَزْ قَفَص‌ها رَسْته‌اند اَنْبیایِ رَهبرِ شایسته‌اند
۱۵۵۲ از بُرونْ آوازَشان آید زِ دین که رَهِ رَسْتن ترا این است این
۱۵۵۳ ما بدین رَسْتیم زین تَنْگین قَفَص جُز که این رَهْ نیست چاره‌یْ این قَفَص
۱۵۵۴ خویش را رَنْجور سازی زارْ زار تا تو را بیرون کنند از اِشْتِهار
۱۵۵۵ کِه اشْتِهارِ خَلْقْ بَندِ مُحْکَم است در رَهْ این از بَندِ آهن کِی کَم است؟

#دکلمه_مثنوی

3 پاسخ
  1. احمد
    احمد گفته:

    سلام. آیا امکانش هست که کل مثنوی مولانا را بصورت اعراب گذاری در یک فایل ورد برای من بفرستید؟ یا در این زمینه کتاب مشخصی دارید

    پاسخ
    • احسان اشرفی
      احسان اشرفی گفته:

      سلام به شما. همین جا بهترین جا برای استفاده است دوست عزیز. چون هم اعراب دارد و هم معنی کلمات را با دوبار کلیک کردن نشان می دهد و هم دکلمه دارد و قابلیت جست و جو

      پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *