مثنوی مولانا – دفتر چهارم – بخش ۱۰۷ – نومید شُدن موسی عَلَیْه السَّلام از ایمانِ فرعون به تاثیر کردنِ سُخَنِ هامان در دلِ فرعون

 

۲۷۷۳ گفت موسی لُطف بِنْمودیم وجود خود خداوندیْت را روزی نبود
۲۷۷۴ آن خداوندی که نَبْوَد راستین مَر وِرا نه دَست دان نه آستین
۲۷۷۵ آن خداوندی که دُزدیده بُوَد بی‌دل و بی‌جان و بی‌دیده بُوَد
۲۷۷۶ آن خداوندی که دادَنْدَت عَوام باز بِسْتانَند از تو هَمچو وام
۲۷۷۷ دِهْ خداوندیِّ عاریَّت به حَق تا خداوندیْت بَخشَد مُتَّفَق

#دکلمه_مثنوی

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *