مثنوی مولانا – دفتر دوّم – بخش ۴۹ – وَحی کردنِ حَقْ تَعالی به موسی عَلَیْهِ السَّلام که چرا به عِیادتِ من نَیامَدی؟
۲۱۵۸ | آمد از حَقْ سویِ موسی این عِتاب | کِی طُلوعِ ماهْ دیده تو زِ جیب | |
۲۱۵۹ | مَشرِقَت کردم زِ نورِ ایزدی | من حَقَم، رَنْجور گشتم، نامَدی | |
۲۱۶۰ | گفت سُبْحانا، تو پاکی از زیان | این چه رَمْز است؟ این بِکُن یارَب بَیان | |
۲۱۶۱ | باز فَرمودَش که در رَنْجوریاَم | چون نَپُرسیدی تو از رویِ کَرَم؟ | |
۲۱۶۲ | گفت یارَب نیست نُقْصانی تو را | عقل گُم شُد، این سُخَن را بَرگُشا | |
۲۱۶۳ | گفت آری، بَندهٔ خاصِ گُزین | گشت رَنْجور، او مَنَم، نیکو بِبین | |
۲۱۶۴ | هست مَعْذوریش مَعْذوریِّ من | هست رَنْجوریش رَنْجوریِّ مَن | |
۲۱۶۵ | هر کِه خواهد همنِشینیِّ خدا | تا نِشینَد در حُضورِ اَوْلیا | |
۲۱۶۶ | از حُضورِ اَوْلیا گَر بِسْکُلی | تو هَلاکی زان که جُزوی بیکُلی | |
۲۱۶۷ | هر کِه را دیو از کَریمان وابُرَد | بیکَسَش یابَد، سَرَش را او خورَد | |
۲۱۶۸ | یک بَدَسْت از جمع رفتن یک زمان | مَکْرِ دیو است، بِشْنو و نیکو بِدان |
دکلمه_مثنوی
تعقیب
[…] را از موضوعات میپندارد. مولانا این گفته را در مثنوی (دفتر دوّم بخش ۴۹ بیت ۲۱۶۵) عنوان و شرحی نغز و جانافزا […]
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!