مثنوی مولانا – دفتر دوّم – بخش ۶۳ – از خَر اَفْکَندنِ اِبْلیسْ معاویه را و روپوش و بَهانه کردن و جواب گفتنِ مُعاویه او را

 

۲۶۱۹ گفت هنگامِ نماز آخِر رَسید سویِ مسجد زود می‌بایَد دَوید
۲۶۲۰ عَجِّلُوا الطّاعاتِ قَبْلَ الْفَوْت گفت مُصْطَفیٰ، چون دُرِّ مَعنی می‌بِسُفت
۲۶۲۱ گفت نی نی، این غَرَض نَبْوَد تو را که به خیری رَهْ‌نِما باشی مرا
۲۶۲۲ دُزد آید از نَهان در مَسکَنَم گویَدَم که پاسبانی می‌کُنم
۲۶۲۳ من کجا باور کُنم آن دُزد را؟ دُزد کِی داند ثَواب و مُزد را؟

دکلمه_مثنوی

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *