مقدمۀ دفتر ششم مثنوی مولانا

 

بسم الله الرحمن الرحیم

مُجلّد ششم از دفترهای مثنوی و بیّنات معنوی که مصباح ظلام وهْم و شُبْهت و خیالات و شکّ و ریبت باشد، و این مصباح را به حسّ حیوانی ادارک نتوان کردن، زیرا مقام حیوانی اسْفل سافلین۱ است که ایشان را از بهر عمارت صورت عالم اسفل آفریده اند و بر حواسّ و مدارک ایشان دایره‌یی کشیده‌اند که از آن دایره تجاوز نکنند، ﴿ذالک تقدیر العزیز العلیم﴾۲ یعنی مقدار رسیدن عمل ایشان و جولان نظر ایشان پدید کرد، چنان که هر ستاره را مقداری ست و کارگاهی از فلک که تا آن حد عمل او برسد و همچون حاکم شهری که حکم او در آن شهر نافذ باشد، گس واری توابع آن شهر او حاکم نباشد. عصمنا الله من حبسه و ختمه و ما حجب به المحجوبین۳ آمین یا رب العالمین.

—————————————————————————————————————————-

۱ – اشاره است به آیه ۵۴ سوره تین: ((لَقَد خَلَقنا الاِنسانَ فی اَحسَنِ تَقویم ثُمَّ رَدَدناهُ اَسفَلَ سافِلین. یعنی به راستی که انسان را در خوش ترین قِوام آفریدیم، سپس او را پَست ترین پَستان کردیم))
۲ – این تقدیر خدای عزتمند داناست. (آیه ۹۶ سوره انعام)
۳ – خدا ما را از حبس و مهرنهادن (بر دل) و هر حجابی که با آن محجوبان را از خود دور داشته است در امان بدارد.

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *