مثنوی مولانا – دفتر ششم – بخش ۱۹ – دَر آمدنِ ضَریر در خانهٔ مُصْطَفی عَلَیْه‌السَّلام و گُریختنِ عایشه رَضِیَ اللهُ عَنْها از پیشِ ضَریر و گفتنِ رَسول عَلَیْهِ‌السَّلام کی چه می‌گُریزی او تورا نمی‌بیند و جواب دادنِ عایشه رَضِیَ اللهُ عَنْها رسول را صَلَی اللهُ عَلَیْهِ وَ سَلَّمَ

 

۶۷۳ اَنْدَر آمد پیشِ پیغامبر ضَریر کِی نَوابَخشِ تَنورِ هر خَمیر
۶۷۴ ای تو میرِ آب و من مُسْتَسقی‌اَم مُسْتغاث الْمُسْتَغاثْ ای ساقی‌اَم
۶۷۵ چون دَرآمَد آن ضَریر از دَر شِتاب عایشه بُگْریخت بَهْرِ اِحْتِجاب
۶۷۶ زان که واقِف بود آن خاتونِ پاک از غَیوریِّ رَسولِ رَشکْ ناک
۶۷۷ هر کِه زیباتَر بود رَشْکَش فُزون زان که رَشک از ناز خیزد یا بَنون
۶۷۸ گَنْده‌پیران شوی را قُمّا دَهَند چون که از زشتیّ و پیری آگَهَند
۶۷۹ چون جَمالِ اَحمَدی در هر دو کَوْن کِی بُده‌ست ای فَرِّ یَزدانیش عَوْن؟
۶۸۰ نازهایِ هر دو کَوْن او را رَسَد غَیْرت آن خورشیدِ صد تو را رَسَد
۶۸۱ که دَر اَفْکَندم به کَیوانْ گوی را دَر کَشید ای اَخْتَران هی روی را
۶۸۲ در شُعاعِ بی‌نَظیرم لا شَوید وَرْنه پیشِ نورِ من رُسوا شَوید
۶۸۳ از کَرَمْ من هر شَبی غایِب شَوَم کِی رَوَم؟ اِلّا نِمایَم که رَوَم
۶۸۴ تا شما بی من شَبی خُفّاش‌وار پَر زَنان پَرّید گِرْدِ این مَطار
۶۸۵ هَمچو طاووسانْ پَری عَرضه کُنید بازْ مَست و سَرکَش و مُعْجَب شوید
۶۸۶ بِنْگَرید آن پایِ خود را زشتْ‌ساز هَمچو چارُق کو بُوَد شمعِ اَیاز
۶۸۷ رو نِمایَم صُبْح بَهْرِ گوشْمال تا نگردید از مَنی زَاهْلِ شِمال
۶۸۸ تَرکِ آن کُن که درازاست آن سُخُن نَهْی کرده‌ست از درازی اَمْرِ کُن

#دکلمه_مثنوی

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *