مثنوی مولانا – دفتر ششم – بخش ۷۱ – پُرسیدنِ آن وارد از حرم شیخ کی شیخ کجاست کجا جوییم و جواب نافرجام گفتن حرم

 

۲۰۶۱ اَشْکَش از دیده بِجَست و گفت او با همه آن شاهِ شیرینْ‌نامْ کو؟
۲۰۶۲ گفت آن سالوسِ زَرّاق تَهی؟ دام گولان و کَمَنْدِ گُمرَهی؟
۲۰۶۳ صد هزاران خامْ ریشانْ هَمچو تو اوفتاده از وِیْ اَنْدَر صد عُتو
۲۰۶۴ گَر نَبینیش و سَلامَت وا رَوی خیرِ تو باشد نگردی زو غَوی
۲۰۶۵ لافْ‌کیشی کاسه‌لیسی طَبْل‌خوار بانگِ طَبْلَش رَفته اَطْرافِ دیار
۲۰۶۶ سِبْطی اَند این قوم و گوساله‌پَرَست در چُنین گاوی چه می‌مالَند دست؟
۲۰۶۷ جیفَةُ اللَّیْل است و بَطّال النَّهار هر کِه او شد غِرِّهٔ این طَبْل‌خوار
۲۰۶۸ هِشْته‌اَند این قوم صد عِلْم و کَمال مَکْر و تَزویری گرفته کینْست حال
۲۰۶۹ آلِ موسی کو دَریغا تاکُنون عابِدانِ عِجْل را ریزند خون؟
۲۰۷۰ شَرع و تَقْوی را فَکَنده سویِ پُشت کو عُمَر؟ کو اَمْرِ مَعْروفِ دُرُشت
۲۰۷۱ کین اِباحَت زین جَماعَت فاش شُد رُخْصَتِ هر مُفسِدِ قَلّاش شُد
۲۰۷۲ کو رَهِ پیغامبری و اَصْحابِ او؟ کو نماز و سُبْحه و آدابِ او؟

#دکلمه_مثنوی

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *