مثنوی مولانا – دفتر سوّم – بخش ۳۲ – تَرسیدنِ فرعون از آن بانگ

 

۸۹۶ این صدا جانِ مرا تغییر کرد از غَم و اندوهِ تَلْخَم پیر کرد
۸۹۷ پیش می‌آمد سِپَس می‌رفت شَهْ جُمله شب او هَمچو حامِل وَقتِ زَهْ
۸۹۸ هر زمان می‌گفت ای عِمْران مرا سخت از جا بُرده است این نَعْره‌ها
۸۹۹ زَهْره نی عِمْرانِ مِسْکین را که تا باز گوید اِخْتِلاطِ جُفت را
۹۰۰ که زنِ عِمْران به عِمْران دَر خَزید تا که شُد اِسْتارهٔ موسیٰ پَدید
۹۰۱ هر پَیَمبَر که دَر آیَد در رَحِم نَجْمِ او بر چَرخ گردد مُنْتَجِم

#دکلمه_مثنوی

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *