مکتوبات مولانا – مکتوب ۱۱۷ – به یکی از رجال دولتی درخواست تفویض مدرّسی مدرسۀ بزرگ یا مشیخت خانقاه عظیم به سراج‌الدّین

الحمدلله تعالی که قیدِ توفیق خیرات و توفیق صدقات و درویش‌نوازی و خدای‌پرستی و عاقبت‌بینی و خیراندیشی قرینِ دلِ پاکِ آن یگانۀ عصر، کریمِ محسن، ولیُّ الایادی والاکرام گردانیده است، زاده الله.
داعی مخلص سلام می‌رساند و به دعایِ خیر و کرامت و سلامتِ ایشان مشغول است، حالة الصّلوات والخلوات. و سخت خجل گشتم از آنچه فرمودند از ایثار و صله و احسان. حقّا که این داعی جهتِ آن نیامده که آن عزیزان در زحمت افتند، تقبّل الله منهم[۱]، از ایشان قبول گرداند و اضعافِ مضاعف از خزینۀ الهیِ خود عوض فرماید و مزید و مددِ دین و دولت و دنیا و آخرتِ آن عزیزان گرداند که: وَ یُؤْتِ مِن لَّدُنْهُ اَجْراً عَظِیماً[۲].
دیگر اعلام می‌رود که فرزندِ عزیزِ مخلص، عالمِ زاهدِ عابد، عارف ولیُّ الله، سراج الدّین ادام اللهُ برکته در صددِ آن بود که مدرّسِ مدرسۀ بزرگ باشد یا شیخِ خانقاهِ عظیم، الّا غیرتِ حق او را به خدمتِ خود چنان مشغول کرد که از دنیا منقطع کرد، امّا چون تنِ آدمی ضعیف است همچون درختی ضعیف، خاصّه که میوه‌های علم و معرفت و مواردِ غیبی بر وی فرود آید، بیم باشد که شاخه‌های آن درخت بشکند، محتاج باشد به استون‌ها تا قایم ماند. هر بندۀ خدا که توفیق یابد به خدمتِ این چنین درختِ سعادت و نگه‌داشتِ او به استون زدن و تیمار کردن او بندۀ مقبل باشد آن کس، و آن خیر بالایِ نمازها و روزه‌ها و حجّ‌ها و صدقه‌های دیگر باشد، زیرا صدقه همچون آب دادن است. آب را به زمینِ گل‌زار فرستی بِهْ بود که زمین خارزار، اگرچه خار هم در کار است، امّا فرق بسیار است، آن مقامِ بزرگ را مصلحت است به شیخ اعزّ، سراج الدّین دامت برکتهُ ارزانی دارند و نامزد کردن، تا صدهزار راحت و رحمت و قبول روی نماید و این داعی منّت‌‎دار باشد. والسّلام.

—————————

[۱] خداوند از آنها بپذیرد.

[۲] بخشی از آیۀ ۴۰ سورۀ نساء: و از پیشگاه خود پاداش بیکران می‌بخشد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *