مکتوبات مولانا – مکتوب ۱۱۹ – به تاج‌الدّین معتّز در سپاس از احسان‌های وی و توصیۀ شمس‌الدّین

اِنَّ اللهَ مَعَ الَّذِینَ اتّقَوا وَالّذِینَ هُم مُّحسِنُون[۱]، دلِ دولت تازه و جانِ اقبال خندان به سعی‌های مبارک و اهتماماتِ پادشاهانۀ صاحب اعظم، دستور مکّرم، مشهور الآفاق، ولیّ الایادی والاشفاق، محمّدی الاخلاق، خداپرستِ ربّانی، عالی‌همّت وافر رحمت، تاج الملة والدّین، الحسیبُ النّسیب، الاصیل الجمیل ادام اللهُ علوّه پیوسته باد، علی مرّ الایّام و تقادم الاعوام، امدادِ توفیق بر افزون و تضاعف، اولیا و احبابْ مسرور، به حقِّ محمّدٍ و آله اهل الهُدی والنّور.
سلام و تحیّت و ثنا علی التّجدید رسانیده می‌آید و آرزومندی به دیدارِ همایون بی‌حدّ و مرّ است. جامع الشّتات و سامع الاصوات اسبابِ ملاقات به زودترین زمانی و همایون‌ترین وقتی مسهّل و میّسر گرداناد، عوارضی که ذاتِ مبارک را امتحان کرده است سببِ درجات و وسیلتِ نجات و ثوابِ ایّوبی و نجاتِ یعقوبی را مستجلب و جاذب باد.
آرندۀ تحیّت، بندۀ قدیمِ شما و رضیعِ لِبانِ نعمتِ شما، فرزندِ عزیزِ مقبلِ معتقد، شمس الدّین دامت سعادته بار دگر متوجّهِ آن کعبۀ آمال و معدنِ افضال و محطّ رحالِ رجال گشته است و احرامِ آن خدمت بسته است.
و المشرب العذب کثیر الزّحام[۲]
و صاحبِ اعظم از آن اصل است که بندگان، چون معاودت نمایند به حضرتِ ایشان چون جای دیگر هیچ خود نیابند، الرّجوع الی الحقّ خیرٌ من التّمادی فی الباطل[۳] برخوانند، ایشان عفو فرمایند از مامضی، و تاریخِ بنده‌نوازی این ساعت از سر گیرند و صاحبِ اعظم از آن اصل است.
و حقٌّ علی ابن الصّقر ان یشبه الصّقرا[۴]
یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبَّ رَضِیّاً[۵]. توقّع است از اکرامِ وافر، مجموع از مکتسب و موروث که بارِ دگر سایۀ مرحمت و نظرِ عاطفت دربارۀ این امیداوار مبذول فرماید. فَاِنَّهُ کَانَ لِلْأَوَابِینَ غَفُوراً[۶].
ان کان لا یرجوک الّا محسنٌ
فَیمَن یلوذُ ویَستجیر المجرم؟[۷]
*
من از جهولی کردم، چنان سزید از من
تو خود کریمی، آن کن که از کریم سزد[۸]
دایماً موفّق باد علی الخیرات والحسنات والاعمال الصّالحات و ما یرضی به ربّ السّماوات. آمین یا ربّ العالمین.
احسان‌هایی که فرموده است و می‌فرماید، شُکرِ آن در تحریرِ قلم و بیانِ زبان نگنجد و شُکرِ مکافاتِ آن جز از حضرتِ یَرزُقُ مَن یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ[۹] اِنَّ اللهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوا وَالَّذِینَ هُم مُّحسِنُون[۱۰]، صورت نبندد. باری تعالی از آن انوار که در خزانۀ بی‌نهایت از بهرِ مقبولانِ خویش مخزون کرده است، مکافاتِ احسانِ آن یگانه کناد، وَ یُؤْتِ مِن لَّدُنْهُ اَجْراً عَظِیماً[۱۱].

—————————-

[۱] آیۀ ۱۲۸ سورۀ نحل: بی‌گمان خداوند با پرهیزگاران و نیکوکاران است‌.

[۲] از امثال: نوشیدنی گوارا مشتری بسیار دارد. در امثال و حکم مرحوم دهخدا آمده: نظیر: هرکه شیرینی فروشد مشتری بر وی بجوشد.

[۳] بازگشتن به سوی حق بهتر است از ماندن در باطل. این عبارت در حکایتی از کتاب کلیله و دمنه و در بخشی از نامه عمر بن خطّاب به ابو موسی اشعری آمده است.

[۴] از امثال: بچۀ شاهین سزاوار شاهین بودن است.

[۵] آیۀ ۶ سورۀ مریم: تا هم وارث من باشد و هم وارث آل یعقوب، و پروردگارا او را مقبول بگردان‌.

[۶] بخشی از آیۀ ۲۵ سورۀ اسراء: بدانید که او در حق توبه‌کاران آمرزگار است‌.

[۷] بیتی از ابونواس اهوازی شاعر قرن دوم هجری و به نقل از افلاکی در مناقب العارفین مولانا این بیت را بر سنگ مزار فرزند خود علاءالدّین حک کرده (همچنان ملک الادبا مولانا فخرالدّین معلم رحمه الله روایت کرد که روزی حضرت مولانا به زیارت تربت والدش مولانای بزرگ بهاء ولد آمده بود؛ بعد از آنکه نماز گزارد و اوراد خواند و ساعتی نیک مراقبت نموده از من دوات و قلم خواست؛ چون بیاوردم برخاست و بر سر گور فرزندش چلبی علاءالدّین آمده بیتی بر آن تربت مجصص کرده بنوشت و آن بیت این است) و مولانا به زیبایی هرچه تمام ترجمه این بیت را در دفتر دوم مثنوی بیت ۳۳۶ آورده: پس کجا زارَد؟ کجا نالَد لَئیم؟ / گر تو نپذیری به جُز نیک ای کریم.

[۸] شاعر این بیت یافت نشد.

[۹] بخشی از آیۀ ۲۱۲ بقره: هرکس را بخواهد بی‌حساب روزی می‌بخشد.

[۱۰] آیۀ ۱۲۸ سورۀ نحل: بی‌گمان خداوند با پرهیزگاران و نیکوکاران است.‌

[۱۱] بخشی از آیۀ ۴۰ سورۀ نساء: و از پیشگاه خود پاداش بیکران می‌بخشد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *