مکتوبات مولانا – مکتوب ۱۶ – به معین‌الدّین پروانه در ابلاغ تشکّر فرزندان سیف‌الدّین

وَفّراللهُ قسطَ ملک الامراء المُتبرّیْ مِنْ قوّته و حوله، المتمسِّکُ بفَضلِ اللهِ و طَوله، المختوم بِخاتَم الفَلاح، الفارسُ علی مرکب النّجاح، طالبُ دارالآخرة و المنازل الفاخرة، الیف العدل والاحسان، ردیف الصّدق والایقان، المقبول عندالحقّ، المحمود عندالخلق، معین الدّولة والدّین ادام الله علوَّهُ و اَخلصَه لطاعته و تابَع السُّرور و ظاهر لدیه المحبور و کثّر قِسْمَتَه من سعادة الدّارین و کرامةِ المنزلین، سلام و تحیّت مطالعه فرماید و آرزومندی و شوق الی لقایَه الّذی هو روضةُ الانوار و نُزهَة الاَبصار، تَقِرُّ به العیون و یَسُرُّ به المحزون، الذّی جَعلَه اللهُ للسّرور نظاماً و للنّعمة تماماً، غالب و باعث داند.
اِن کنتَ لستَ معنی فالذکُر منک معی
قلبی یَراک و اِن غَیّبتَ عن بصری
العین تفقِد من تهوی و تَبْصِرهُ
و ناظِرُالقَلبِ لایَخلو من النّظر[۱]
در این وقت، ملتمسانِ این تحیّت و جاذبانِ این ابرام بدان حضرت، فرزندانِ عزیز و عشایر بندۀ مُعتَق محرَّر، سیف الدّین، که معفوّ و مغفور شد و تشریفِ عفو و مغفرت شما پوشید، ذریّات و فرزندانش زنده شدند و حیاتِ نو یافتند و در رکوع و سجود و صلوات و خلوات، شکر آن نعمت و دعایِ آن دولت گفتند و می‌گویند و می‌خواهند آنچه به گوش و هوش رسید، از لطف شاهانه و احسانِ بیکرانۀ شما به چشم نیز مشاهده کنند، قَالَ اَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَی وَلَکِن لَّیَطمَئِنَّ قَلْبِی[۲]، خلیل‌وار نعره می‌زنند که اَرِنِی کَیْفَ تُحْیِی الْمَوْتَی[۳]، بدان کرم عمیم که خود را چون شجرۀ طیّبه سپرِ سطواتِ آفتابِ آفات کرده‌اید تا خلایق در سایۀ شما از آن سطوات آسوده‌اند جزاکُم اللهُ خیراً[۴]، اگر درخواست و آرزوی دل بدین ضعیفان رسد که چون ماهی می‌طپند در آرزوی آنکه آن امیرآبْ رحمت و عاطفت کند لازال امیراً و آن آب را باز روان کند این سوی، ثواب بی‌نهایت باشد. اِرْحَمْ مَنْ فی الارضِ یَرحَمْکَ مَنْ فی السّمآءِ‌[۵]. جاوید مستغاث ضعفا و قوای عالم باد، فَاَمَّا الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ وَاَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَر[۶]. و صلّی الله علی محمّدٍ و آله و اهل دینِه الطّیّبین الطّاهِرین والله خیرٌ حافظاً و هو ارحم الرّاحمین.

———————

[۱] با اندک اختلاف از محمد بن مستنیر ملقب به قطرب شاعر عرب زبان متولد ۲۰۶ قمری: اگر تو با من نیستی یاد تو با من است و دلم تو را می‌بیند، هرچند که از دیده نهانی. چشم گاهی محبوب را می‌بیند و گاهی نه، امّا هرگز دل از دیده خالی نیست.

[۲] بخشی از آیۀ ۲۶۰ سورۀ بقره: فرمود مگر ایمان نداری؟ گفت چرا، ولی برای آنکه دلم آرام گیرد.

[۳] بخشی از آیۀ ۲۶۰ سورۀ بقره: به من بنمای که چگونه مردگان را زنده می‌کنی.

[۴] خداوند به تو پاداش نیک عنایت کند.

[۵] از امثال عربی و حدیثی از پیامبر اکرم (ص): به اهل زمین رحم کن تا آن که در آسمان است بر تو رحم آرد.

[۶] آیۀ ۹ و ۱۰ سورۀ ضحی: پس با یتیم تندی مکن و بر خواهنده بانگ مزن.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *