مکتوبات مولانا – مکتوب ۳۱ – به معینالدّین پروانه در مورد کمک به امیرعالم چلبی
سلامٌ علیکم، لاسلام مودّع
ولکن سلامٌ لایزال جدید[۱]
حق تعالی جلّ جلاله حلم و کرم و شفقت و رأفت و احسانِ ملک الامرا و الکُبَرا، المؤیّد بالعطیّة الابدیّه و الدّولة السّرمدیّه، العروة الوثقی و الرّکن الاعلی، الشّمس لایخفی فی الجود و الضّحی، ظلّ الرّحمة الوافیه، ظهیرالملّة الصّافیه، مختصّ الحضرتین، مؤیّد الدّولتین، بلکا دلکا دیندار، پروانه بک ادام اللهُ عُلوَّهُ را کعبۀ محتاجان و قبلۀ امیدواران دارد، ابداً و سرمداً.
سلام و دعایی که درآن فتور و انقطاع راه نیافته است و نو نو میرسانم و مینمایم و آرزومندی، همچون فضایل و شمایل و فواید ولیّ الایادی، تازه و شکفتهتر است. جَمَعناالله و ایّاکم علی موائد فضله.
حق جلّ جلاله چون آن ذاتِ شریف را جهت مهمّات درویشان و محتاجان به اختیار و اضطرار انگشتنما گردانید هر چند میخواهم تا غبار زحمت بر رکابِ همایون ننشیند ولیکن چون همّت عالی مبارکش طالب دولت آن جهانی است که: مَن کَانَ یُرِیدُ حَرثَ الْاخِرَةِ نَزِد لَهُ فِی حَرثِهِ[۲] و طلبِ آن دولتِ جاودانی بیکرانی ننهادهاند حُفَّتِ الجنَّةُ بِالمَکارِه[۳]، عرض میرود، امیدواری و چشم داشت امیر عالَم وفقّه الله که پیوسته در ظلِّ عنایت و شفقت و رعایت ملک الأمرا و اکُبرا ادام اللهُ عُلوَّهُ بوده است و آن مرحمت و رأفت را همچون اقبال بیزوال ملک الامرایی در حقِّ خود نو و تاره میخواهد که هر که بنای خانه و سرایی و عمارت کند تا آخر نظر شفقت در خلل و خیر و شرّ آن مصروف دارد، مگر در اقطاعِ او مداخلتی میرود و به سببِ آن تزاحم و انزعاج رعایا میشود و در وظیفۀ او از آن نانپاره قلّت و قصور روی مینماید، کِشتِ اومید را از امطارِ عاطفتِ قدیم که علی العموم است و در حقِّ او خالصاً علی الخصوص میطلبد تا با شاکران و احسانیافتگانِ دیگر به دعای دولت مشغول باشد. جاوید پناه خواهان باد. آمین یا ربّ العالمین.
———————–
[۱] شاعر این بیت یافت نشد: سلام بر شما نه سلامی که دفع کننده باشد بلکه سلامی که همیشه نو کننده است.
[۲] بخشی از آیه ۲۰ سورۀ شوری: هرکس که بهره کشت اخروی را خواسته باشد.
[۳] بخشی از حدیث نبوی و با اندکی اختلاف در خطبه ۱۷۶ نهج البلاغه نیز آمده: گرداگرد بهشت را دشواریها گرفته است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!