مکتوبات مولانا – مکتوب ۴۴ – به فخرالدّین علی صاحب‌عطا در سفارش یکی از فرزندان خود

سایۀ عدل و رأفت ملک الوزرا، ناشرالخیرات، مغیث الخلایق، اب الملوک والسّلاطین بر کافّۀ اسلامیان سال‌های نامحصور باقی باد. سلام و دعا از سر صدق و وفا و وفورِّ هوا رسانیده می‌آید و شکر ایادی و احسان و عنایت‌ها که فرموده است در حقِّ این داعی و برادران و متعلّقانِ این داعی در شرح و بیان و تسطیر بنان درنیاید، چون خالصاً لله تعالی است، شَکرَالله سَعیهُ واَعلی ذِکرَهُ[۱]. صدهزاران رحمت بر آن جانِ پاکِ مقدّسِ روشن باد که هر دم در راهِ آخرت و روز عاقبت، تخمِ سعادت می‌کارد و منّت و سپاس می‌دارد و آن توفیق را خلعت آسمانی و گنج جاودانی می‌شمرد که: اَفَمَن شَرَحَ اللهُ صَدرَهُ لِلْاِسْلَامِ فَهُوَ عَلَی نُورٍ مّن رَّبّهِ[۲]، و یقین داند که از آن دولت و سعادت و منصبِ این جهانی هیچ به کف نخواهد ماندن الّا آن ذخیرۀ عدل با احسان، اِمّا عدل دفع شرّ ظالمی از مظلومی، اِمّا احسان دست گرفتن مستحقّی محرومی. خود این صنعتِ قدیم و پیشۀ عالِم عادلِ حکیمِ کریم، ملک الوزرا، مدّالله علوّه و صانه عن نوایب الدّهر و صدمات الشّرّ و القهر[۳]. در این وقت، فرزند و داعی‌زاده متوجّه رحمت و عنایتِ موظّف قدیم ملک الوزرا است و جز آن عنایت و آن لطف امروز پناهِ طالبان نیست تا در آن سایۀ رحمت از تاب و سوزش مزاحمتِ مزاحمان خلاص یابد که: قُلْ مَتَاعُ الدُّنْیَا قَلِیلٌ[۴]، از سببِ تنگیِ این لقمۀ فانی، هر ساعت دست در کاسۀ همدیگر می‌کنند و قصدِ کیسۀ همدیگر می‌دارند. لقمۀ عالَم غدّار تا بوده است تنگ بود، خاصّه اکنون، از این می‌فرماید: یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ آمَنُوا اِنّ اَرضِی وَاسِعَةٌ[۵]، آن ارض توکّل و قناعت واسع است. آن را که آن در گشاده‌اند، به نظرِ مرحمت در همه وجود می‌نگرد که هر یکی چون مور، چون به حیله و لرزه دانه را به خانه می‌کشند و می‌افتند و می‌خیرند. از آنکه دیدۀ خُرد دارند، خرمنِ باقیِ: فَهُوَ حَسْبُهُ[۶]، را نمی‌توانند دیدن و آن یگانۀ متوکّل بر سرِ خرمن باقی ربّانی برآمده است، خوش نشسته و به اطرافِ خرمن تفرّج می‌کند که این موران با هم چه می‌کنند و بر آن دانۀ مقسوم چگونه می‌لرزند و از این خرمن‌های رحمت چه بی‌خبرند. ذلِکَ فَضْلُ اللهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ[۷].
لا اخلانا الله وایّاکم من برکاتهم[۸]. توقّع می‌دارم که وظیفۀ کهترنوازی و عنایت قدیم و رحمت بر وی گستراند که آن دولت مستدام باد، آمین یا ربّ العالمین.

———————–

[۱] خداوند سعی او را مقبول و یادش را والا دارد.

[۲] بخشی از آیۀ ۲۲ سورۀ زمر: آیا کسی که خداوند دلش را به اسلام گشاده داشته است، و از سوی پروردگارش برخوردار از نوری است.

[۳] باشد که خداوند متعال مقام او را دائم کند و او را از حوادث شر و قهر روزگار محفوظ دارد.

[۴] بخشی از آیۀ ۷۷ سورۀ نساء: بگو بهره دنیا ناچیز است.

[۵] بخشی از آیۀ ۵۶ سورۀ عنکبوت: ای بندگان من که ایمان آورده‌اید، بدانید که زمین من گسترده است.

[۶] بخشی از آیۀ ۳ سورۀ طلاق: همو وی را کافی است.

[۷] بخشی از آیۀ ۵۴ سورۀ مائده: این فضل الهی است که به هر کس که بخواهد ارزانی می‌دارد.

[۸] خداوند ما و شما را از نعمات آنها دور نگرداند.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *