مکتوبات مولانا – مکتوب ۵ – به اصرار شخصی از علما به نام ظهیرالدّین به فرزند خود سلطانولد در تحریض به شنیدن نصایح و ترک ریاضت
امیر امیرزادۀ محسنِ مخلصِ عالی همّت، المتوجّهِ لطلب العلوم، الحریصُ علی احرازالفضائل، ظهیرالدّین، حصّل الله مراده و شَرح صدرَه و اقرّعینه و عیوننا برؤیتکم و لقیاکم، و عن اعیننا لااَخلاکُم[۱]، شفیع گرفت والد و داعی را در مبالغه کردن و الحاح کردن، لیک تطویل نرفت از خوفِ ملالت جسم نحیف مرتاضِ ولدی ادام اللهُ عُلوَّهُ. امید است که شفاعت این والد مقبول باشد، و سخت شایق و مشتاق است و محتاج به ارشاد و معاونتِ این والد، و عهدها دارد که نفس و مال فدای شما دارد و هیچ دریغ ندارد، و والد را خود این دعوت کار خود بود.
مادر موسیام که از شاهم
شیر فرزند را بها خواهم[۲]
والسّلام
——————-
[۱] ترجمۀ استاد سبحانی: خداوند به مرادش برساند و دلش را گشاده کند و با دیدار و ملاقات شما چشم او و چشمان ما را روشن کند و چشم ما را از دیدار او بیبهره نکند.
[۲] بیتی از حدیقة الحقیقه سنایی.
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!