معارف محقق ترمدی – تصحیح استاد فروزانفر – متن ۲۵

فرمود که چون لهو و لعب خواند این جهان را تا از این‌جا بیرون نشده است از لعب بیرون نشده است حکم مرد آنگاه گیرد رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَ لَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللهِ[۱] اسلام دور دور است ما نیز همچنین پنداشتیم که این‌ها می‌پندارند که اسلام همین رنگ و بوی است این قوم را نیز خوش نیاید از ما زیرا که جنسیت نباشد و به غیر جنس نظر کردن گفته‌اند که: «دل را کور کند» دیدن غیر جنس هر ساعتی مرگ بود (فلانی پاکیزه است در وی هیچ پلیدی و حسد و کین و آنها نیست و این بسیار باشد در میان ده هزار کس یک کس چنین نیفتد).

نفس امّاره را خلاف کردی خدای تعالی با تو به صلح است با نفس صلح کردی با خدای به جنگ شدی کسی زن را امام سازد[۲] نه مسلمانی و نه کافر اگر گویند: «کار کن» گوید: «من کار می‌کنم» گویند: «پس اثرش کو» گوید: «تا کار کنم».

به مارماهی مانی نه این تمام و نه آن‌/ منافقی چه کنی مار باش یا ماهی‌[۳]

بر بنده واجب نیست که خود را نیست کند و[۴] به عدم برد او به خود خویش را نیاورده است تا برود اما این بر وی واجب است که آنچه از وی مُضر است و زیان‌کار است به عدم برد اگر ممکن گردد که از سر سفره برخیزی و طعام ایثار کنی خود آن کار دیگر است.

——

[۱] قرآن کریم، النور ۳۷٫

[۲] این جمله را به طریق استفهام انکارى بخوانید تا معنى مستقیم باشد زیرا جائز نیست که زن پیش‌نمازى مردان کند و بى‏‌شک مقصود برهان محقق از «کسى» مرد است نه زن براى آنکه جائز است که زن پیش‌نمازى زنان کند و مى‏‌توان «کسى» را اعم از زن و مرد گرفت بنا بر آنکه در مذهب امام اعظم ابوحنیفه پیش‌نمازى زن هرچند براى زنان باشد مکروه است ولى در آن صورت انکارى که از استفهام استفاده مى‏‌شود چندان قوى نخواهد بود. فتح القدیر، طبع مصر، ج ۱، ص ۲۴۹ تذکره علامه، طبع ایران، کتاب الصلاة، المقصد الرابع فى التوابع.

[۳] از حکیم سنایى است در غزلى بدین مطلع: چرا چو روز بهار اى نگار خر گاهى/ بر این غریب نه بر یک نهاد و یک راهى‏.

[۴] بیان طریق محمدیان است در سلوک و ریاضت که مبتنى است بر اقتصاد در عمل و ترک ریاضات سخت و دشوار و ایفای حق نفس و بدن که مبناى فقر محمدى است و استفاده مى‏‌شود از سیره حضرت رسول اکرم (ص) و احادیث و روایات بى‌‏شمار از قبیل حدیث: اکلفوا من العمل ما تطیقون فان الله لا یمل حتى تملوا. جامع صغیر، طبع مصر (دار العربیة الکبرى) ج ۱، ص ۵۴ و حدیث ابوذر: نفسى هذه مطیتى ان لم ارفق بها لم تبلغنى. حلیة الاولیاء، طبع مصر، ج ۱، ص ۱۶۵٫

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *