مولانا جلال الدین – بدیع الزمان فروزانفر – فصل دوم – ایّام تحصیل

چون بهاءولد سر در حجاب عدم کشید، مولانا که در آن هنگام بیست و چهارمین
مرحلۀ زندگانی را می پیمود به وصیّت پدر[۱] یا به خواهش سلطان علاءالدّين[۲] و بر حسب
روایت ولدنامه به خواهش مریدان[۳] بر جای پدر بنشست و بساط وعظ و افادت بگسترد و
شغل فتوی و تذكير را به رونق آورد و رایت شریعت برافراشت و یک سال تمام دور از
طریقت، مفتی شریعت بود تا برهان الدّين محقّق ترمذی بدو پیوست.

—————–

[۱]– تذکره دولتشاه، طبع لیدن (صفحه ۱۹۴) و آتشکده در ذکر شعرای بلخ.

[۲]– تذکره هفت اقلیم در ذکر شعرای بلخ.

[۳]– سلطان ولد در باب رجوع مریدان جدّ به پدر خود گوید:

تعزیه چون تمام شد پس از آن
خلق جمع آمدند پیر و جوان
همه کردند رو به فرزندش
که تویی در جمال مانندش
بعد از این دست ما و دامن تو
همه بنهاده ایم سوی تو رو
شاه ما بعد از این تو خواهی بود
از تو خواهیم جمله مایه و سود

شست برجاش شه جلال الدّین
رو بدو کرد خلق روی زمین

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *