مولانا جلال الدین – بدیع الزمان فروزانفر – فصل سوم – نامه و غزل سوم

زندگانی صدر عالی باد
ایزدش پاسبان و کالی باد
هرچه نسیه است مقبلان را عیش
پیش او نقد وقت و حالی باد
مجلس گرم و پر حلاوت او
از حریف فسرده خالی باد…
جان های گشاده پر در غیب
بسته پیشش چو نقش قالی باد
بر يمين و يسار او دولت
هم جنوبی و هم شمالی باد
در ولایت که جسم و جان خوانند
بر سر هر دو شاه و والی باد
بخت نقد است شمس تبریزی
او بسم غیر او مثالی باد

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *