مولوی‌نامه – جلد اول – فصل دوم: عقاید مذهبی و مسائل فقهی شرعی مولوی در مثنوی – ردّ شبهه مُعتزله در انکار تسبیح جمادات

مولوی دربارۀ تسبیح موجودات می‌گوید کسانی مانند گروه معتزله که اهل عرفان نیستند و جان و روان آنها نور بصیرت الهی ندارد که «مَنْ لَمْ یجْعَلِ الله لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ»؛ تسبیح موجودات را یعنی آنچه را که در قرآن کریم آمده است «وَ إِنْ مِنْ شَیءٍ إِلاّ یسَبِّحُ بِحَمْدِهِ» این‌طور تأویل می‌کنند که مقصود آیات الهی و دلالت مصنوع بر وجود صانع است؛ و نیز از این جهت است که انسان به سبب نظر عبرت در مخلوقات به یاد خالق می‌افتد و عجایب صنع، او را به وجود خداوند قادر متعال رهبری و رهنمونی می‌کند.

مولوی عذر این طایفه را می‌خواهد به این تقریر:

چون ندارد جان تو قِندیل‌ها/ بهر بینش کرده‌یی تأویل‌ها

که غرض تسبیح ظاهر کی بُوَد/ دعوی دیدن خیال و غَی بُوَد  

بلکه هر بیننده را دیدار آن/ وقت عِبرت می‌کند تسبیح‌خوان

پس چو از تسبیح یادت می‌دهد/ آن دَلالَت همچو گفتن می‌شود

این بود تأویل اهل اِعتِزال/ وای آن‌کس که ندارد نور حال

چون ز حس بیرون نیاید آدمی/ باشد از تصویر غَیبی اَعجَمی

غیّ به معنی ضلالت و گمراهی است.

یعنی تا انسان اسیر عالم مادی و حس و محسوس است نمی‌تواند عالم غیب و حضرت ملکوت و جبروت را درک و پیش خود تصویر کند.

توضیحاً مولوی اصطلاح «سُنی» را در مقابل «جَبری» و «مُعتَزلی» می‌گوید. علاوه می‌کنم که آنچه از تسبیح موجودات گفتم در واقع جزو عقاید عرفانی مولوی است؛ اینجا به طور استطراد ذکر شد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *