مولوی‌نامه – جلد اول – فصل چهارم: عقیدۀ فلاسفۀ قدیم در حرکت ارادی شوقی افلاک و فلکیات

فلاسفۀ قدیم معتقد بودند که حرکت دوری افلاک و فلکیات حرکت ارادی نفسانی شوقی است، نه حرکت طبیعی یا قسری، و نه جنبش و تحرک بیهوده و عبث؛ بلکه مقصدی اعلی و مقصودی بسیار والا دارند.

می‌گفتند که جمیع آنچه در فلک و فلکیات است، حی ناطق، یعنی زندۀ جاندار، دارای قوۀ مدرکه و روح و نفس ناطقه است؛ مانند انسان؛ با این مزیت که حرکت افلاک دائمی ازلی و ابدی است، بر خلاف انسان که جنبندگی او موقت و دارای اجل و مدت محدود معینی است؛ و نیز حرکت نفسانی ارادی افلاک هرگز و مطلقا به انگیزۀ شهوت و غضب و منبعث از غرض و تمایل فتنه و شر و فساد و زیان و سود رساندن به موجودات سفلی نیست؛ چرا که قوه و مبدأ قبول و ظهور این قبیل آثار در افلاک اصلاً وجود ندارد، و تأثیری که افلاک در عالم سفلی دارند، از لوازم ذاتی وضع و محاذات آنهاست نه این‌که غرض و غایت و مقصدی در آن امر داشته باشند؛ چنان‌که کون و فساد، و طبایع عنصری نیز در آنها نیست؛ بلکه دارای طبیعت مخصوصند که «طبیعت خامسۀ فلکی» مقابل چهار طبع عنصری نامیده می‌شود؛ وجود آنها نیز سراسر خیر محض است؛ یعنی که قصد و ارادۀ شر و فساد در آن راه ندارد؛ حرکت آنها نیز محض حرکت شوقی عشقی استکمالی است؛ برای تشبه به عقول مجردۀ کلیه، که سلسلۀ مراتبش دست آخر منتهی به ذات پاک مبدأ المبادی و واجب الوجود می‌شود؛ و عنایت و توجهی به مادون خود ندارند؛ چرا که استکمال عالی به سافل ممکن نیست.

و کل ما هناک حی ناطق/ و بجمال الله دوما عاشق[۱]

خبر داری که سیاحان افلاک/ چرا گردند گرد مرکز خاک

ازین آمد شدن مقصودشان چیست/ درین محرابگه معبودشان کیست

همه هستند سرگردان چو پرگار/ پدید آرندۀ خود را طلبکار[۲]

می‌گفتند که وجهۀ شوق و معشوق افلاک تسعه که این‌گونه آنها را به گردش و جنبش و دوران همیشگی انداخته، نه عقل است از عقول عشرۀ کلی[۳]؛ و چون مابین آن نه عقل با نفوس فلکی حالت جذب و انجذاب عشقی دائم وجود دارد، آن حرکت دوری نیز دائم و بدون زوال و انقطاع است.

و عقل عاشر را که «عقل فعال» و «جبرئیل امین» و «روح القدس» و «روح الامین» و «رسول وحی» و «کدبانوی عالم طبیعت» و امثال آن نیز نامیده می‌شود، متعلق به نفوس ارضی می‌شمردند؛ به این معنی که تعلیم و تربیت نفوس بشری، و پرورش موجودات عنصری از وظایف اوست؛ و همین عقل فعال و روح القدس است که مصدر یا واسطۀ وحی انبیا و الهام اولیا و تعلیم علما و دانشمندان است. و در حقیقت آلت قدرت الهی است که فیض حق‌تعالی را به هر طایفه‌یی موافق استعداد و قابلیتی که در کمون ذات آنها نهفته است می‌رساند؛ چنان‌که دربارۀ انزال[۴] و تنزیل قرآن کریم بر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌خوانیم.

«إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْی یوحی عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوی ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوی: سورۀ نجم ج ۲۷»؛ «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ عَلی قَلْبِک لِتَکونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ: شعراء ج ۹ آیه ۱۹۴»؛ «قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّک بِالْحَقِّ: نحل ج ۱۴ آیه ۱۰۲»؛ «إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کرِیمٍ ذِی قُوَّةٍ عِنْدَ ذِی الْعَرْشِ مَکینٍ مُطاعٍ ثَمَّ اَمِینٍ: سورۀ تکویر ج ۳۰».

[۱]  منظومۀ حکمت سبزواری.

[۲]  خسرو شیرین نظامی.

[۳]  توضیحاً کلمۀ «کلی» در مورد عقول و نفوس مجرده به معنی «کلی سعی» است نه «کلی منطقی»؛ و نیز از این قبیل است اصطلاح «فلک کلی» در فن هیئت و نجوم قدیم.

[۴]  مراد انزال قرآن است یکجا و تمام و کمال بر قلب و مقام فؤاد حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله «ما کذَبَ الْفُؤادُ ما رَأی: سورۀ نجم» که در لیلۀ قدر و در ماه رمضان المبارک بود «إِنّا اَنْزَلْناهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ: ج ۳۰» و «إِنّا اَنْزَلْناهُ فِی لَیلَةٍ مُبارَکةٍ: سورۀ دخان ج ۲۵» و «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی اُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ: بقره ج ۲ آیه ۱۸۶». اما در بعثت که معروف مابین شیعۀ امامیه بیست و هفتم ماه رجب؛ و به نوشتۀ بعضی دوشنبه بیست و ششم رجب؛ و به قول جمعی دوشنبه دهم، یا هشتم ربیع الاول اتفاق افتاده مقام تنزیل است؛ بدین معنی که از آن تاریخ تا مدت بیست و سه سال تمام سوره و آیات قرآن تدریجاً و منجماً یعنی به اقساط و تفاریق برحسب وقایع و مقتضیات بر زبان آن حضرت جاری گردید؛ و اولین سوره که بر وی نازل شد بنابر معروف «سورۀ علق» بود «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّک الَّذِی خَلَقَ». و گروهی مانند ابن هشام در سیرۀ نبویه معتقدند که بعثت نیز در همان ماه رمضان واقع شده است؛ و برمبنای همین عقیده است که «یحیی صرصری» در قصیدۀ نونیۀ خود دربارۀ پیغمبر اکرم گفته است: و اتت علیه اربعون فاشرقت/ شمس النبوة منه فی رمضان. برای تاریخ ماه و روز مبعث رجوع شود به سیرۀ ابن هشام، و آثار الباقیه ابوریحان، تاریخ کامل ابن اثیر، زادالمعاد ابن قیم، ارشاد مفید، بحارالانوار مجلسی، ناسخ التواریخ سپهر کاشانی.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *