مولوی‌نامه – جلد اول – فصل چهارم: تمثیل خواب و بیداری و رؤیای صادق

عرفا و فلاسفه هر دو برای تجسم و تمثیل حالت انقطاع از شواغل جسمانی و حصول قوت روحانی، نمودار حالت خواب را ذکر می‌کنند که مرگ کوچک و حشر اصغر است؛ چنان‌که بیداری نیز نمودار بعث قیامت کبری و حشر اکبر است.

می‌گویند که چون روح انسانی در خواب موقتاً از علایق مادی آزاد می‌شود؛ خودبه‌خود حالت صفا و نورانیت ذاتی او بروز می‌کند و جنبۀ ارتباط او با عالم مجردات یا فرشتگان آسمانی و ملائکۀ مقربین قوت می‌گیرد؛ بدین سبب ممکن است که به صورت رؤیای صادق حقایقی بر وی الهام شود که در بیداری از درک و دریافت آن عاجز بود؛ یا حوادث قبل از وقوع بر وی مکشوف گردد؛ و واقعه‌یی را در خواب ببیند که پس از چندی در بیداری خواهد دید؛ باز تکرار می‌کنم که رؤیای صادق را انکار نباید کرد.

هست ما را خواب و بیداری ما/ بر نشان مرگ و مَحشَر دو گُوا [۱]

***

در زمان خواب چون آزاد شد/ زان مکان بنگر که جان چون شاد شد

روح از ظلم طبیعت باز رَست/ مرد زندانی ز فکر حبس جست

***

همچو گرمابه که تَفسیده بُوَد/ تنگ آیی جانت پَجسیده شود

یا که کفش تنگ‌پوشی ای غَوی/ در بیابان فَراخی می‌روی

آن فراخی بیابان تنگ گشت/ بر تو زندان آمد آن صحرا و دشت

خواب تو، آن کفش بیرون کردن است/ که زمانی جانت از زندان برست

اولیا را خواب، مُلک است ای فُلان/ همچو آن اصحاب کهف اندر جهان

خواب می‌بینند و آنجا خواب نی/ در عَدَم درمی‌روند و باب نی

***

هر شبی از دام تن ارواح را/ می‌رهانی می‌کنی اَلواح را

می‌رهند ارواح، هر شب زین قفس/ فارغان، نی حاکم و محکوم کس

شب ز زندان بی‌خبر زندانیان/ شب ز دولت بی‌خبر سُلطانیان

نی غم و اندیشۀ سود و زیان/ نی خیال این فُلان و آن فُلان

حال عارف، این بُوَد بی‌خواب هم/ گفت ایزد هُم رُقودٌ زین مَرَم

اشاره به آیۀ شریفۀ قرآن کریم در صفت اصحاب کهف «وَ تَحْسَبُهُمْ اَیقاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ وَ نُقَلِّبُهُمْ ذاتَ الْیمِینِ وَ ذاتَ الشِّمالِ: سورۀ کهف ج ۱۵».

چون‌که نور صُبح‌دَم سر برزَند/ کرکس زرین گردون پر زند[۲]

فالِقُ اُلاِصباح اِسرافیل‌وار/ جمله را در صورت آرَد زان دیار

روح‌های مُنبَسط را تن کُند/ هر تنی را باز آبستن کُند

اسب جان‌ها را کُند عاری ز زین/ سِر اَلنَومُ اَخُو اَلمَوت[۳] است این

اقتباس است از حدیث نبوی «النوم اخو الموت و لا یموت اهل الجنة»[۴]

لیک بهر آن‌که روز آیند باز/ برنَهد بر پایشان بند دراز

تا که روزش واکشد زان مَرغزار/ وز چراگاه آرَدَش در زیر بار

کاش چون اصحاب کَهف این روح را/ حِفظ کردی یا چو کشتی نوح را

تا ازین طوفان بیداری و هوش/ وارهیدی این ضمیر و چشم و گوش

توضیحاً در آیۀ شریفۀ قرآن مجید نیز حالت مرگ و خواب با بهترین و شیواترین عبارت بیان شده است:

«الله یتَوَفَّی الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها وَ الّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنامِها فَیمْسِک الَّتِی قَضی عَلَیهَا الْمَوْتَ وَ یرْسِلُ الْأُخْری إِلی اَجَلٍ مُسَمًّی إِنَّ فِی ذلِک لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یتَفَکرُونَ: سورۀ زمر ج ۲۳ آیه۴۲»

[۱]  دنبالۀ این بیت در صفحه ۱۴۴طبع شده است.

[۲]  این بیت که از جنبۀ جزالت و استحکام لفظی و حسن تشبیه به یک دیوان می‌ارزد از نسخۀ طبع نیکلسون افتاده است.

[۳]  رسم الخط «اخ الموت» نیز که در بعضی نسخ نوشته‌اند صحیح است.

[۴]  هم مولوی گفته است در دفتر چهارم مثنوی: نوم ما چون شد اخ الموت ای فلان/ زین برادر آن برادر را بدان.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *